
یکی از مظلوميتهای هنرمندان تئاتر مشهد این است كه همچون گوسفند قرباني، هم در مراسم عزا سر بريده ميشوند، هم در مراسم عروسي! متاسفانه باوجود اينكه هنرمندان مشهدي در همه عرصههاي تئاتر مذهبي، رضوي و نيز اجتماعي تلاشهاي بسيار مهم و تاثيرگذاري انجام دادهاند اما چیزی عايدشان نشده است.
آيا با توجه به اين تلاشهاي صورتگرفته، جايگاه امن شغلي برایشان فراهم شده است؟ مگر بيشتر تلاشهاي دولت بر مبناي ايجاد شغل براي جامعه جوان كشور نيست؟ مگر هنرمندان تئاتر اين استان از بيشترين حجم حضور برخوردار نيستند؟ آنان مگر متخصص حرفه خود نيستند؟ مگر آنان برادري خود را اثبات نكردهاند؟ مگر جزو آسيبپذيرترين قشر جامعه نیستند؟ چرا باوجود انواع و اقسام نهادهای فرهنگي، تاكنون نتوانستهايم هنرمندان اين حوزه را در حمايت مالي قرار دهيم؟ آيا مشكل، كمبود بودجه است؟ آيا خراسان رضوي و بهخصوص مشهد، فقط در سال گذشته بيش از يكميلياردتومان براي توليد تئاتر هزينه نكرده است؟ اگر ما پنجاه هنرمند فعال در اين شهر داشته باشيم و قرار باشد به هر كدام از آنها دوميليون تومان كمكهزينه بدهيم، باز هم از بودجه هزينه شده در سال قبل كمتر خواهد بود. كجا هنرمندان تئاتر در سال قبل دوميليون تومان عايدي داشتند؟ پس پول هست، اما به صاحبان اصلياش نميرسد. حال چگونه است که اين پول براي تئاتر هزينه ميشود اما متوليان اصلي آن حق هيچگونه اعلام نظري نسبت به چگونگي هزينهشدنش ندارند؟ در همين شهر مقدس ارگانهايي هستند كه براي توليد چيزي شبيه به تئاتر، ميلياردي، هزينه ميكنند كه من دستشان را ميبوسم، چون هم زمينه كار براي ائمه(ع) را فراهم نموده و هم اثبات كردهاند كه سلاح هنر و بهويژه تئاتر چقدر تاثيرگذار و مهم است، اما اين شرايط خدمت به دستگاه آقا امام حسين(ع) و اين پول بايد به دست توانمند هنرمند متعهد، مخلص و عاشق اهلبيت(ع) خراساني سپرده شود نه هنرمند اصفهاني! شايد برخي فكر ميكنند هنرمندان خراساني، اخلاص، ارادت و قابليت هيئتي كار كردن را ندارند! اين چه تفكري است كه بين هنرمند خراساني كه اخلاص او هم در عمل و هم در كلام اثبات شده، از نظر تخصص و اجرايي هم كه اظهرمنالشمس است اين همه استثنا قايل ميشويد؟ ما مخلص هنرمندان مخلص اصفهاني هم هستيم اما اگر دوستان اصفهاني منصفانه (عقيدتي) قضاوت كنند، خودشان به فاصله نجومي بين هنرمند خراساني و اصفهاني (در عرصه نمايش) اذعان خواهند نمود، البته قطعا ادعاي آنها اين است كه ما نمايش كار نميكنيم بلكه داريم روضهخواني اجرا ميكنيم و مراسم سوگواري برپا كردهايم و اصلا قصدمان تئاتر نيست، همين حرف يعني همان فاصله نجومي! برادر متعهد و مخلص! تو از تمام عناصر نمايشي مانند نور، موسيقي، رنگ، آكسسوار صحنه، دكور، لباس، گريم، ديالوگ، منولوگ، سوليلوگ، افكت، اسپيشيال افكت، جلوههاي ويژه و... استفاده ميكني البته كه روضه و مداحي هم استفاده ميشود. جالب است همين دو فاكتور كافي است تا اعلام كنند نمايش نيست و روضه است.
شايد نمايش از ديدگاه شما اين همه مبتذل است كه از بهكار بردن نام آن بر اجرايتان بيم داريد؟ يا احساس كردهايد كه ما در اينجا از نام نمايش كه به تاييد تمام كارشناسان و عالمان اين حوزه، مترادف است با آيين و توحيد و نيايش، خوشمان نميآيد، نمايشتان شده روضه؟!
آقايان بزرگوار سفارشدهنده! صادقانه و با خلوص نيت از شما ممنونيم كه به تشخيصي صحيح رسيدهايد و بخشي از اعتبارتان را در بهترين، تاثيرگذارترين، مردميترين و الهيترين حوزه هنر (نمايش) براي دستگاه آقا امام حسين و ائمه(ع) هزينه ميكنيد، اما شايسته نيست كه اين سفره ارادت و خدمت در مقابل ديدگان هنرمندان خراسان براي ديگران پهن شود و از آن بدتر اينكه اگر هم به هر دليلي تصميم به استفاده از هنرمند خراساني گرفتید، بايد قبلا به تاييد اصفهانيها برسد و اگر آنها تاييد كردند، در يكي از شهرستانهاي خراسان كه باز هم آنها صلاح بدانند، بروند و طبق فاكتورهاي آنان اجرا كنند. عجبا!
صحبت امروز بر سر موازيكاری ارگانها و تشتت آراي نظري در اين حوزه نيست كه اگر ميسر بود در مجالي ديگر به آن هم ميپردازيم، اما اكنون حرف، سر دلايل عدم توليد نمايش است و جدي نگرفتن هنرمندان مشهدي و خراساني ازسوي برخي از دوستان كه برايمان بسيار سخت و گران ميآيد وگرنه در همين شهر، ارگانهاي ديگري هم كارهاي هنري و بهخصوص تئاتر انجام ميدهند اما تلاش كردهاند بهصورت تخصصي عمل كنند. بهطور مثال سپاه تشكيلاتي به نام بسيج هنرمندان دارد كه تمامي فعاليتهايش به دست متخصصان آن حوزه، برنامهريزي و اجرا ميشود.
شهرداري در معاونت هنرياش، شاخصه تخصصي دارد مثل خانه تئائر؛ حوزه هنري، تشكيلات تخصصي تئاتر دارد. سازمان فرهنگي- تفريحي (اي كاش بشود فرهنگي، هنري) كار نمايشي را به دست هنرمندان همين شهر انجام ميدهد. اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز طبق قوانين، متولي علمي و جامع اين ماجراست و... كه به عنوان يك هنرمند براي من قابل تقدير است.
درنهايت خالي بودن سالنهاي تئاتر، لطمهاي جبرانناپذير به بدنه هنرهاي نمايشي وارد خواهد كرد و هيچكس از اين موضوع منتفع نخواهد شد؛ نه هنرمندان، نه مخاطبان و نه مسئولان متولي و كمپول و نه متمولان بيتولاي تئاتر. اينها عرصه كارزار و جهش و پويايي و فرصت خلق آثار را از دست ميدهند و آنها خلوص در نيت و هر دو دنيا را و البته و صدالبته كه هر دو طيف (هنرمند و سفارشدهنده) مردم را از دست ميدهند كه بيترديد خسارتي است جبرانناپذير. اين موضوع، نشستهايي مفصل و علمي را ميطلبد تا در مجالي بيشتر به آسيبشناسي اين معضل جدي پرداخت.












فرمي روشنفكرانه از هملت 














مشهدتئاتر