ياداشت فرشيد تمري براي روزنامه شهرآرا

یکی از مظلوميت‎های هنرمندان تئاتر مشهد این است كه همچون گوسفند قرباني، هم در مراسم عزا سر بريده مي‌شوند، هم در مراسم عروسي! متاسفانه باوجود اينكه هنرمندان مشهدي در همه عرصه‌هاي تئاتر مذهبي، رضوي و نيز اجتماعي تلاش‌هاي بسيار مهم و تاثيرگذاري انجام داده‌اند اما چیزی عايد‌شان نشده است.
آيا با توجه به اين تلاش‌هاي صورت‎گرفته، جايگاه امن شغلي برایشان فراهم شده است؟ مگر بيشتر تلاش‌هاي دولت بر مبناي ايجاد شغل براي جامعه جوان كشور نيست؟ مگر هنرمندان تئاتر اين استان از بيشترين حجم حضور برخوردار نيستند؟ آنان مگر متخصص حرفه خود نيستند؟ مگر آنان برادري خود را اثبات نكرده‌اند؟ مگر جزو آسيب‌پذيرترين قشر جامعه نیستند؟ چرا باوجود انواع و اقسام نهادهای فرهنگي، تاكنون نتوانسته‌ايم هنرمندان اين حوزه را در حمايت مالي قرار دهيم؟ آيا مشكل، كمبود بودجه است؟ آيا خراسان رضوي و به‌خصوص مشهد، فقط در سال گذشته بيش از يك‌ميلياردتومان براي توليد تئاتر هزينه نكرده است؟ اگر ما پنجاه هنرمند فعال در اين شهر داشته باشيم و قرار باشد به هر كدام از آن‌ها دوميليون تومان كمك‌هزينه بدهيم، باز هم از بودجه هزينه شده در سال قبل كمتر خواهد بود. كجا هنرمندان تئاتر در سال قبل دوميليون تومان عايدي داشتند؟ پس پول هست، اما به صاحبان اصلي‌اش نمي‌رسد. حال چگونه است که اين پول براي تئاتر هزينه مي‌شود اما متوليان اصلي آن حق هيچ‌گونه اعلام نظري نسبت به چگونگي هزينه‌شدنش ندارند؟ در همين شهر مقدس ارگان‌هايي هستند كه براي توليد چيزي شبيه به تئاتر، ميلياردي، هزينه مي‌كنند كه من دستشان را مي‌بوسم، چون هم زمينه كار براي ائمه(ع) را فراهم نموده و هم اثبات كرده‌اند كه سلاح هنر و به‌ويژه تئاتر چقدر تاثيرگذار و مهم است، اما اين شرايط خدمت به دستگاه آقا امام حسين(ع) و اين پول بايد به دست توانمند هنرمند متعهد، مخلص و عاشق اهل‌بيت(ع) خراساني سپرده شود نه هنرمند اصفهاني! شايد برخي فكر مي‌كنند هنرمندان خراساني، اخلاص، ارادت و قابليت هيئتي كار كردن را ندارند! اين چه تفكري است كه بين هنرمند خراساني كه اخلاص او هم در عمل و هم در كلام اثبات شده، از نظر تخصص و اجرايي هم كه اظهرمن‌الشمس است اين همه استثنا قايل مي‌شويد؟ ما مخلص هنرمندان مخلص اصفهاني هم هستيم اما اگر دوستان اصفهاني منصفانه (عقيدتي) قضاوت كنند، خودشان به فاصله نجومي بين هنرمند خراساني و اصفهاني (در عرصه نمايش) اذعان خواهند نمود، البته قطعا ادعاي آن‌ها اين است كه ما نمايش كار نمي‌كنيم بلكه داريم روضه‌خواني اجرا مي‌كنيم و مراسم سوگواري برپا كرده‌ايم و اصلا قصدمان تئاتر نيست، همين حرف يعني همان فاصله نجومي! برادر متعهد و مخلص! تو از تمام عناصر نمايشي مانند نور، موسيقي، رنگ، آكسسوار صحنه، دكور، لباس، گريم، ديالوگ، منولوگ، سولي‌لوگ، افكت، اسپيشيال افكت، جلوه‌هاي ويژه و... استفاده مي‌كني البته كه روضه و مداحي هم استفاده مي‌شود. جالب است همين دو فاكتور كافي است تا اعلام كنند نمايش نيست و روضه است.
شايد نمايش از ديدگاه شما اين همه مبتذل است كه از به‎كار بردن نام آن بر اجرايتان بيم داريد؟ يا احساس كرده‌ايد كه ما در اينجا از نام نمايش كه به تاييد تمام كارشناسان و عالمان اين حوزه، مترادف است با آيين و توحيد و نيايش، خوشمان نمي‌آيد، نمايشتان شده روضه؟!
آقايان بزرگوار سفارش‌دهنده!‌ صادقانه و با خلوص نيت از شما ممنونيم كه به تشخيصي صحيح رسيده‌ايد و بخشي از اعتبارتان را در بهترين، تاثيرگذارترين، مردمي‌ترين و الهي‌ترين حوزه هنر (نمايش) براي دستگاه آقا امام حسين و ائمه(ع) هزينه مي‌كنيد، اما شايسته نيست كه اين سفره ارادت و خدمت در مقابل ديدگان هنرمندان خراسان براي ديگران پهن شود و از آن بدتر اينكه اگر هم به هر دليلي تصميم به استفاده از هنرمند خراساني گرفتید، بايد قبلا به تاييد اصفهاني‌ها برسد و اگر آن‌ها تاييد كرد‌ند، در يكي از شهرستان‌هاي خراسان كه باز هم آن‌ها صلاح بدانند، بروند و طبق فاكتورهاي آنان اجرا كنند. عجبا!
صحبت امروز بر سر موازي‌كاری ارگان‌ها و تشتت آراي نظري در اين حوزه نيست كه اگر ميسر بود در مجالي ديگر به آن هم مي‌پردازيم، اما اكنون حرف، سر دلايل عدم توليد نمايش است و جدي نگرفتن هنرمندان مشهدي و خراساني ازسوي برخي از دوستان كه برايمان بسيار سخت و گران مي‌آيد وگرنه در همين شهر، ارگان‌هاي ديگري هم كارهاي هنري و به‌خصوص تئاتر انجام مي‌‌دهند اما تلاش كرده‌اند به‌صورت تخصصي عمل كنند. به‌طور مثال سپاه تشكيلاتي به نام بسيج هنرمندان دارد كه تمامي فعاليت‌هايش به دست متخصصان آن حوزه، برنامه‌‌ريزي و اجرا مي‌شود.
شهرداري در معاونت هنري‌اش، شاخصه تخصصي دارد مثل خانه تئائر؛ حوزه هنري، تشكيلات تخصصي تئاتر دارد. سازمان فرهنگي- تفريحي (اي كاش بشود فرهنگي، هنري) كار نمايشي را به دست هنرمندان همين شهر انجام مي‌دهد. اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز طبق قوانين، متولي علمي و جامع اين ماجراست و... كه به عنوان يك هنرمند براي من قابل تقدير است.
درنهايت خالي بودن سالن‌هاي تئاتر، لطمه‌اي جبران‌ناپذير به بدنه هنرهاي نمايشي وارد خواهد كرد و هيچ‌كس از اين موضوع منتفع نخواهد شد؛ نه هنرمندان، نه مخاطبان و نه مسئولان متولي و كم‌پول و نه متمولان بي‌تولاي تئاتر. اين‌ها عرصه كارزار و جهش و پويايي و فرصت خلق آثار را از دست مي‌دهند و آن‌ها خلوص در نيت و هر دو دنيا را و البته و صدالبته كه هر دو طيف (هنرمند و سفارش‌دهنده) مردم را از دست مي‌‌دهند كه بي‌ترديد خسارتي است جبران‌ناپذير. اين موضوع، نشست‌هايي مفصل و علمي‌ را مي‌طلبد تا در مجالي بيشتر به آسيب‌شناسي اين معضل جدي پرداخت.

در مسير باورهاي مردم

گزارشي از اجراي نمايش «دلبسته» به كارگرداني احمد طاهونچي

يكم: نمايش «دلبسته» از معدود نمايش‌هايي است كه توانست امسال به اجراي عمومي تئاتر در مشهد برسد. اين نمايش به نويسندگي عباس جانفدا و کارگرداني احمد طاهونچي قرار بود در آذرماه به روي صحنه برود كه به دلايل مختلفي اجراهاي آن منتفي شد و در نهايت اجراي اين نمايش از هشتم دي‌ماه در قالب طرح اجراهاي «صاحبدلان» يا همان «حقيقت» در آمفي‌تئاتر امام رضا(ع) آغاز شد و تا ۲۲ دي‌ماه هم ادامه يافت و هم‌اكنون اين نمايش تا 30دي‌ماه به عنوان اولين نمايش اجراي عمومي تئاتر با موضوعات ارزشي، در اين صحنه براي مردم اجرا مي‌شود.

دوم: دبير اجرايي طرح اجراي عمومي تئاتر با موضوعات ارزشي در مشهد، از روند رو به رشد استقبال مخاطبان از نمایشِ «دلبسته» خبر مي‌دهد.
عباس جانفدا در اين رابطه مي‌گويد: با وجودي كه برای اجراي این نمایش تبلیغات قابل توجهی صورت نگرفته، اما هر شب به تعداد تماشاچیان آن افزوده می‌شود؛ چراکه مخاطبان این نمایش خود به مبلغان آن تبدیل شد‌ه‌اند و هر شب تعدادی دیگر از علاقه‌مندان به تئاتر را با خود همراه مي‌كنند.
جانفدا دليل تمديد اجراي اين نمايش را افزايش روزافزون تماشاچيان آن دانست.
سوم «دلبسته» كه در قالب قصه‌اي در دهه40 شمسی می‌گذرد، شرح حال «قاسم جیگرکی»، قلدر و زورگوی محله سیابون مشهد و دلبستگی او به امام حسین(ع) را روایت می‌کند.
نويسنده اين نمايش با اشاره به اینکه قصه آن برگرفته از واقعیت است، عنوان مي‌كند: قاسم جگرکی علم‌کش امام حسین(ع) در روز عاشوراست و به‌دليل آنكه خلافکار است، مردم از این بابت ناراضی هستند و تصمیم می‌گیرند که محرم امسال او را از شركت در مراسم سوگواري دور كنند و...
در این نمایش که كاري از گروه تئاتر هامش است، حسین مشمول مقدم، محمد تقی‌نژاد، علیرضا سوزنچی، امیر محاسبتی، علی جوانمرد، حسین معتمدی و احمد طاهونچی -که همه از بازیگران توانمند و پیشکسوت مشهدی هستند- بازي مي‌كنند.
در نمايش «دلبسته»، مهدی حسنی به عنوان آهنگساز، عباس جانفدا به عنوان طراح صحنه، محسن جعفری به عنوان طراح پوستر و بروشور، علیرضا سوزنچی به عنوان مدیرتولید و محمود کريمي به عنوان طراح نور فعاليت دارند.
چهارم: احمد طاهونچی برای اهالی تئاتر مشهد چهره‌ شناخته‌اي شده است. او که دانش‌آموخته رشته تئاتر است، در کارنامه هنری‌اش، بازي و كارگرداني نمايش‌هاي بسياري ديده مي‌شود. همچنين او صاحب عناوین متعدد بازیگری و کارگردانی از جشنواره‌های مختلف است که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به دريافت جایزه کارگردانی با نمایش «دریایی‌ها» و بازیگری در نمایش «خاک‌خورده‌ها» از جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر اشاره کرد.
طاهونچی پس از 11سال كه نمايش «شبي كه صبح نشد»، نوشته علي حميدي را در جشنواره تئاتر استاني به روي صحنه برد- امسال با نمايش «دلبسته» بعد از چهارماه تمرين، به تئاتر صحنه‌اي مشهد برگشته است. طاهونچی درباره بازگشت دوباره‌اش به كارگرداني تئاتر صحنه‌اي مي‌گويد: من در اين مدت، كمتر توانستم با متني ارتباط برقرار كنم و وقتي درباره طرحي از عباس جانفدا شنيدم، خيلي مشتاق شدم آن‌ را كار كنم.
كارگردان «دلبسته» در ادامه خاطرنشان مي‌كند: با توجه به تعدد صحنه‌ها كار سختي داشتيم، ولي تمام تلاشمان را كرديم تا ريتم نمايش، بازي‌ها و نيز طراحي ميزانسن‌هايمان خيلي روان باشد و با هماهنگي بين من و كارگردان همراه باشد. پس از آن ميزانسن‌ها را طراحي و براساس آن بازيگرانم را هدايت كردم.
وی ادامه مي‌دهد:‌ بازی‌ها کاملا ساده و روان است و به خاطر نگاه ساده‌اي كه در تمام نمايش حاكم است، مردم با اين نمايش ارتباط خوبي برقرار كرده‌اند و من با توجه به تعطيلي 8ماهه تئاتر مشهد، هيچ‌گاه انتظار اين استقبال گرم را از سوي مردم در اين سرما نداشتم.
پنجم: نويسنده «دلبسته» نيز درخصوص ارتباط تماشاگر با نمايش مي‌گويد: به دليل وجود فضای معنوی حاکم بر نمایش، «دلبسته» با مخاطبان خود ارتباط مطلوبی برقرار کرده و توانسته است حتی افراد غیرمذهبی را از نظر عاطفی و حسی تحت‌تأثیر قرار دهد.
عباس جانفدا ادامه مي‌دهد: برآیند افکار بزرگان و صاحبنظران تئاتری که تاکنون از نمایش «دلبسته» دیدن کرده‌اند، از رضایت نسبی آن‌ها حکایت دارد، هرچند در بین این استادان، اختلاف‌سلیقه‌هایی در جزئیات نمایش به چشم می‌خورد.
وی تصریح مي‌کند: بازیِ متفاوت بازیگران این نمایش نسبت به فعالیت‌ها و بازی‌های گذشته خود، نکته مورد تایید همگان بود.
ششم: آنچه در شكل‌گيري نمايش «دلبسته» مسلم به نظر مي‌آيد، توليد و اجراي آن از ابتدا براي مخاطب عام است. چون اغلب تماشاگراني كه با اين نمايش ارتباط برقرار كرده‌اند، كساني بوده‌اند كه بيشتر از لحاظ محتوا تحت‌تاثير آن قرار گرفته‌اند.
مهدي عباس‌نژاد كه معلم است، به عنوان يك تماشاچي، دليل اصلي ارتباطش با «دلبسته» را شخصيت‌هاي شناخته شده كوچه و خيابان مي‌داند و مي‌گويد: هر چند موضوع اين نمايش برايمان جديد به نظر نمي‌رسد و قبلا به شكل و شيوه‌هاي مختلفي در فيلم و سريال‌هاي تلويزيوني ديده‌ايم، اما برايمان ديدنش برروي صحنه تئاتر به شكل زنده خالي از لطف نبود.
وي مي‌افزايد: من به شخصه تحت‌تاثير محتواي نمايش و همچنين موسيقي و بازي بازيگران آن قرار گرفتم و معتقدم اجراي اين‌گونه نمايش‌ها ‌براي خانواده‌ها بسيار مفيد و موثر خواهد بود.
همچنين خانمي از تماشاچيان فضاي «دلبسته» را كهنه و كليشه‌اي عنوان كرده و مي‌گويد: مسير داستان نمايشي خيلي سريع طي مي‌شود و ما در آخر نمايش ناخواسته با مرگ قاسم روبه‌رو مي‌شويم.
او با بيان اينكه نمايش مي‌توانست از داستاني مستحكم‌تر برخوردار باشد، مي‌افزايد: من فكر مي‌كنم ابتداي نمايش به شخصيت‌هاي داستان خيلي بيشتر پرداخته شده بود و هرچه به آخر نمايش نزديك مي‌شديم، اتفاقات سريع شكل مي‌گرفت و همين موضوع قدري از باورپذيري اثر كاسته بود.

نمايشي ديگر از خراسان رضوي در تئاتر فجر

مسوول انجمن هنرهاي نمايش شهرستان سبزوار از راه يافتن  نمایش "اژدهاک" از سبزوار به سی امین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر خبر داد. حسين غايبي روز گذشته پنج‌شنبه 22 دي ماه در جمع خبرنگاران، افزود: نمایش اژدهاک به نویسندگی بهرام بیضایی و کارگردانی مصطفی حمیدی‌فر یکی از 9 اثر راه یافته به جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر امسال است. وي ادامه داد: در این نمایش محمد دارینی، حسین جلمبادانی، مهدی جلینی، محمدامین مقیسه، حمید گردشی، حامد مجیدی‌فر، رضا رسولی‌پور، محسن سنگ سفیدی، امید جمال‌آبادی، امیر میری و مصطفی آزاد به ایفای نقش می‌پردازند. گفتني است جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر امسال از تاریخ 5 بهمن تا 22  بهمن سال جاری برگزار می‌شود.

نمايش ديگري از مشهد در راه  جشنواره تئاتر فجر

نمايش «من ايرجم، پسر فريدون» يا «سه قطره خون روي برف» به عنوان نماينده خراسان رضوي در بخش چشم انداز سي‌امين جشنواره بين المللي تئاتر فجر به روي صحنه خواهد رفت. به گزارش خراسان، هيئت انتخاب آثار اين بخش ۷ اثر را به عنوان آثار قطعي حاضر در بخش چشم انداز جشنواره بين المللي تئاتر فجر برگزيد که نام نمايش «من ايرجم، پسر فريدون يا سه قطره خون روي برف» به کارگرداني عبدا... برجسته نيز در ميان آن‌ها ديده مي شود. علي حاتمي نژاد و رئوف دشتي به طور مشترک نويسندگي اين اثر را بر عهده داشتند. آرش تبريزي، عليرضا رواندل، مرتضي ملتجي، غلامرضا جهانپا، حامد امان پور، کريم جشني، صحرا رمضانيان، ندا محمدي و الهه پيمان نيز در آن ايفاي نقش مي کنند. عبدا... برجسته علاوه بر کارگرداني، طراحي صحنه نمايش را نيز بر عهده گرفته است و مهدي حبيبي آهنگ سازي و سميه ارغوايي طراحي گريم و ماسک اين نمايش را به عهده دارند و سيامک دوراني به عنوان طراح لباس با اين اثر همکاري مي کند.

دکور را هم محمد ناصري اجرا کرده است و محمود کريمي طراحي نور را بر عهده دارد. کريم جشني مدير توليد و محمد آذر نيز مدير صحنه «من ايرجم...» هستند. کارگردان نمايش درباره داستان اين اثر مي گويد: ماجراي نمايش همان قصه معروف فريدون و پسرانش با محوريت شخصيت ايرج است. عبدا... برجسته با بيان اين که متن اين اثر بسيار خوب نگاشته شده است مي افزايد: نمايش «من ايرجم...» به ماجراي تقسيم زمين توسط فريدون بين پسرانش و حسادت سلم و تور به ايرج مي پردازد.

برجسته که مايل نيست داستان نمايش را لو بدهد ادامه مي دهد: «من ايرجم...» دنيايي سيال و ذهني پديد مي آورد و پر است از شخصيت هايي عجيب و جذاب و فضاهاي وهم آلود.

اين کارگردان که معمولا در آثارش تمرکز زيادي بر «فرم» اجرايي دارد «من ايرجم...» را داراي آرامش بيشتر و روايتي شاعرانه مي داند. «برجسته» که علاقه زيادي به تئاتر بيومکانيک «مدير هولد» دارد به دکور سنگين اين نمايش اشاره مي کند و مي افزايد: دکور «من ايرجم...» از نمايش هاي قبلي ام سنگين و دشوارتر است به طوري که فقط ۲۵ روز نصب و اجراي آن زمان برده است. او ضمن تشکر از مسئولان و عوامل سالن تئاتر شهيد هاشمي نژاد مي گويد: ۱۵ آبان خبر پذيرش متن به ما اعلام شد و با توجه به اين که تمرين ها را از ۲۰ آبان آغاز کرديم فقط ۴۵ روز براي آماده کردن نمايش فرصت داشتيم.

او مي گويد: سالن شهيد هاشمي نژاد صبح و عصر در اختيار ما بود و ما هم هر روز هفته را در دو نوبت صبح و عصر تمرين مي کرديم. برجسته درباره ويژگي هاي نمايش مي گويد: در نمايش «من ايرجم...» در طراحي لباس، گريم و ماسک هاي خاص آن به سمت آثار مينياتور ايراني و تئاترهاي شرقي گرايش داشتيم. او «من ايرجم...» را از نظر سبک وامدار تئاتر شرقي مي داند و مي گويد: در نورپردازي نمايش سعي در ايجاد فضايي وهم انگيز و رويا گونه داشتيم و سعي کرديم در اين نمايش سرما و رويا گونگي ماجرا را به نمايش القا کنيم.

او درباره جشنواره فجر نيز مي گويد: آثار اجرا شده در بخش چشم انداز به صورت رقابتي داوري مي شود و اثر برگزيده اين بخش در بخش بين الملل جشنواره تئاتر فجر نيز مورد داوري قرار مي گيرد. نمايش «من ايرجم...» به احتمال زياد اسفند ماه در مشهد روي صحنه خواهد رفت.

تصویب 30 طرح نمایشی از ابتدای امسال در خراسان رضوی
 http://mail.google.com/mail/?ui=2&ik=c70154c5e4&view=att&th=134c1c64bb3c921f&attid=0.1&disp=inline&zwمعاون هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی از تصویب  تولید 30 طرح نمایشی توسط گروه های نمایش این استان از ابتدای امسال خبر داد .  
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی ، حسین مسگرانی  با بیان این مطلب اظهارداشت : از این تعداد 11 نمایش تولید و 19 نمایش در حال تمرین برای اجرا هستند .
وی گفت : برآورد هزینه های این گروه های نمایشی برای تایید و حمایت به اداره کل هنرهای نمایشی کشور ارسال شده است .
معاون هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی با بیان این که  تاترجریان خلاقه ای است که در تمام دنیا جایگاه ویژه ای دارد گفت : باید برای ارتقا و اعتلای هر چه بیشتر این هنر که  ریشه در تاریخ کشور دارد بیش از پیش تلاش کرد .
مسگرانی یادآورشد : طرح 19 نمایش در مشهد ، 3 نمایش در تربت حیدریه ،2نمایش در سبزوار ، 5 نمایش در نیشابور ، 1نمایش در خواف و 1 نمایش در کاشمر به تصویب رسیده است .
وی محتوای تولید شده این نمایش ها را ارزشی و بسیار نزدیک به فرهنگ بومی استان دانست و ادامه داد :  تئاتر وسیله ای ارزشمند براي انتقال مفاهيم  است.

 

  تئاتر رضوی باید در پي توليد فکر باشد

پيرامون تئاتر رضوي در گفتگو با سید جواد اشکذری، منتقد، نويسنده و كارگردان تئاتر

/اين گفتگو توسط امير بشيري انجام شده (در همين هفته) در شماره دوم نشريه فرهنگ رضوي چاپ شده است./

سید جواد اشکذری سال‌هاست که در زمینه نویسندگی، کارگردانی و نقد تئاتر فعالیت دارد. او تاکنون نمایشنامه‌های بسیاری مانند «بارون وباروت»،«مرد اثیری»، «دایره»، «شهرخوب، شهر بد»، «مرد کاغذی»، «هیس؛ اینجا چند مانکن خوابیده‌اند»، «مردی که لب نداشت»، «تشنگی»، « حسرت»، « باد در میان درختان» و «فواره و عبور» نوشته که برخی از آن‌ها را خود به روی صحنه برده است.

درکارنامه هنری او مقام‌های بسیاری در زمینه‌های مختلف تئاتری دیده می‌شود که از آن‌جمله می‌توان به کسب منتقد برگزیده برتر در سال ۱۳۸۲، مقاله‌نویس برتر جشنواره نویسندگان و منتقدان تئاتر کشور، منتقد برگزيده جشن ارديبهشت تئاتر ايران در سال 90 و چند عنوان برتر در زمینه نمایشنامه‌نویسی و کارگردانی در خراسان اشاره کرد.

او همچنین تاکنون مسئولیت‌هایی چون رئیس شورای مشاوران جوان اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی خراسان رضوی، عضو کارگروه طرح وبرنامه‌ریزی هنری اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی خراسان رضوی، مسئول کارشناس واحد هنرهای نمایشی حوره هنری خراسان رضوی، عضو انجمن نویسندگان و منتقدان تئاتر کشور، رئيس کانون منتقدان تئاتر مشهد و عضو هیئت منتقدان، بازخوانی، بازبینی و داوری چند جشنواره را برعهده داشته است.

تاکنون از این نویسنده کتاب‌هایی منتشر شده که می‌توان به «شهر بهشت» (درباره شهر مشهد)، «حسرت»، «باد در میان درختان»، «شهر خوب، شهر بد»، «آناناس»، «فواره و عبور» (نمایشنامه)، «بر بسیط بارش مهتاب» و «تئاتر +10» اشاره کرد.

اشکذری در حال حاضر مشغول نگارش «مجموعه گفتگوها و مقالات در باره نمایش تعزیه» و نیز جلد دو و سه تاریخ تئاتر مشهد -که پیرامون فعالیت‌های جریان‌ساز مرحوم منصور همایونی و استاد رضا صابری است- می‌باشد.

آنچه می‌خوانید، هم‌کلامی‌ ما با سید جواد اشکذری، نویسنده، منتقد و کارگردان تئاتر مشهد است كه به بهانه پيگيري‌هايش در خصوص چاپ 5 نمايشنامه از 5 درام‌نويس مشهدي به‌عنوان «فرهنگ رضوي» كه به‌تازگي با مقدمه او و با حمايت حوزه هنري خراسان رضوي منتشر شده، انجام گرفته است:

ابتداي اين گپ‌و‌گفت را به تعريف و ديدگاه شما، از تئاتر‌ با موضوع رضوی اختصاص مي‌دهيم.

تئاتر رضوي عنواني است كه در حوزه تئاتر دینی شكل و ماهيت مي‌گيرد و همان‌طور که از نامش پیداست به عرصه پيدا و پنهان زندگي و تفكر امام رضا(ع) و نيز فرهنگي كه اين امام همام (ع) در عرصه اجتماعي ايجاد كرده، مي‌پردازد. سخنان و نيز نوع زندگي بزرگان دين ما كه همواره با تازگي و طراوت به همه نيازهاي فطري بشر پاسخ مي‌دهد و از اين جهت شامل كليه وجوه زندگي بشري مي‌گردد، منبع عظيم و سرشاري است براي خلق و پردازش ايده‌هاي ناب نمايشنامه‌نويسان و هنرمندان متعد عرصه تئاتر. بنابراين تئاتر رضوي، مي‌تواند تنها به داستان زندگي امام هشتم خلاصه نشود، بلكه جامع امور بشري از ديدگاه اين امام هم مورد بررسي هنرمندان تئاتر قرار گيرد.

اكنون اين اتفاق در زمينه تئاتر رضوي مي‌افتد؟

نه. متاسفانه هيچ‌گاه تاكنون، در آثار صحنه‌اي و غيرصحنه‌اي، با نگاه جامعه‌شناسانه و نيز با بينش جامعه‌شناختي به تفكر رضوي توجه نداشته‌ايم و به همين دليل است كه به اين نكته مهم كه تا چه‌قدر ترويج اين تفكر درساختار دراماتيك و نمايشي منسجم مي‌تواند در گسترش روحيه انساني در جامعه ما نقش داشته باشد، هيچ‌وقت اهميت قائل نشده‌ايم و نتيجه آن هم همين مي‌شود كه در چند سال اخیر، نگاه‌ها و ديدگاه‌هاي عميق در آثار نمايشي در حوزه رضوي كمتر اتفاق بي‌افتد.

چرا ؟

چون بشر نقطه مشترك ائمه اطهار و نيز تئاتر است. همان‌طور كه مخاطبان ائمه ما، انسان‌ها و و هدف‌شان رستگاري آنهاست، هنر تئاتر همه مستقيم به انسان و پيرامون زندگي آن‌ها مي‌پردازد و هدفش نيز تصحيح زندگي آنان با توجه به الگو‌هاي الهي و اسلامي است. به نوعي تئاتر مي‌تواند با استفاده از تفكرات تمام امامان و نيز امام رضا(ع)، الگوهاي مناسبي كه رسالت امامان و پيامبران راستين ما هستند را به مخاطبان خود يعني همين مردم كوچه و بازار  نشان دهند ولي وقتي تئاترهاي ما از اين تفكر فرستادگان خدا تهي است، چگونه مي‌تواند به وظيفه خطيرش در حوزه تئاتر ديني و نيز تئاتر رضوي عمل نمايد؟ بنابراين تفکر و رسالت رضوي در درون‌مایه نمایشنامه و اجرای نمایش‌های ما دیده نمي‌شود و اگر هم باشد، بسیار اندک بوده است و بيشتر درگير كليشه‌هاي تكراري، سطحي و ظاهري مي‌شوند تا آن‌چنان كه بتوانند تفکر رضوی را تاثيرگذار نشان دهند.

به چه دلیل تجربه خوبی از توليد و اجراي این نمایش‌ها نداشته‌ایم و یا تعداد آن‌ها از نظر شما اندک بوده است؟

دلايل مختلفي دارد. يكي از آن‌ها مي‌تواند اين نكته باشد كه وقتي در اين حوزه مي‌خواهيم نمايشنامه‌اي بنويسيم كمتر به خدا فكر مي‌كنيم و بيشتر به سمت مبلغ سفارش‌دهنده مي‌رويم و به همين دليل است كه مخاطب ما كمتر با اين‌گونه نمايش‌ها ارتباط عميق برقرار مي‌كند. من معتقد نيستم كه سفارش امر منفي است بلكه معتقدم آنچه براي هنرمند در جهت خلق اثر در عرصه هنر ديني بايد داراي اهميت باشد، اعتقادات اوست.

يعني سفارشي كه براساس اعتقادات هنرمند استوار باشد.

 بله، چون اعتقادات، انگیزه شناخت را بوجود می‌آورد. شناختي كه تاثیرات مثبت فراوانی می‌تواند بر روي یک اثر  نمایشی داشته باشد. بنابراين قلم‌زني و نيز توليد نمايش رضوي ما كمتر اعتقادي و نيز احساسي است و كمتر هنرمند از تفكرات و فرهنگ رضوي تاثير گرفته، بلكه بيشتر سعي كرده است، اثر خود را با تفكر ناشي از سياست‌گذاري مسئولان جشنواره‌ها نزديك كنند و همين مي‌شود كه اغلب آثار نمايشي ما شبيه به هم هستند.

برای رسیدن به این جریان و یا ترویج این فرهنگ چه باید کرد؟

 باید به بحث تفکر در حوزه تئاتر رضوی اهمیت بسیاري داده شود. رسيدن به تفكر رضوي هم بايد با فعاليت‌هاي تحقيقاتي و پژوهشي همراه باشد. ما در اين برهه زماني كه اسمش را دوران آزمون و خطا هم مي‌توانيم بگذاريم، اندك نمايش‌هايي در زمينه رضوي داشته‌ايم كه با ايده‌ها برخورد علمي و تحقيقاتي بيشتري داشته‌اند و تاثیر خوبي هم در ارتباط با مخاطب داشته‌اند. متاسفانه اغلب درام‌نویسان برخورد مناسبی با یک ایده و طرحی که مربوط به یک نمایش با محتوای رضوی است، ندارند. يك ايده خوب اجتماعي و به اصطلاح به روز كه با نگارش منسجم و قوي مي‌تواند به خوبي تاثیرات تفکر و اندیشه‌های امام رضا‌(ع) را نشان دهد و ترویج‌دهنده فرهنگ ناب رضوي باشد، قرباني ساختار نامنسجم دراماتيك اثر و بي‌ارتباطي ميان ظرف و مظروف مي‌گردد.

سخن از پژوهش آورديد، در زمينه نمايش رضوي پژوهش مي‌تواند عامل تاثيرگذاري براي بالا بردن كيفيت اين آثار باشد؟

فعاليت‌هاي پژوهشي قبل از تولید یک اثر با محتوای دینی، از پايه‌هاي اساسي یک نمایش به‌شمار مي‌آيد و به‌طور حتم مي‌تواند اجرای موفق آن اثر را به دنبال داشته باشد اما همين سفارش‌نويسي و يا سفارشي كاركردن و به نوعي در قبال ارائه فلان اثر، گرفتن فلان مبلغ باشد، باعث مي‌شود، همه‌چيز شتابزده شكل گيرد و در همين عالم شتابزدگي شكل‌گيري يك نمايش رضوي، سبب مي‌شود كه گروه نمايشي به تنها چيزي فكر نكند، پژوهش باشد.

...و همين موضوع سبب مي‌گردد كه ما در زمينه رضوي، نمايش فاخري نداشته باشيم؟

بله. يكي از دلايل اين‌كه ما در اين زمينه، نمايش فاخر نداريم، عدم اعتماد به نفس هنرمندان است. اغلب آن‌ها از ترس اينكه از اين طرف بام نيفتند، از آن طرف بام مي‌افتند. اين سقوط آزاد، گاهي باعث نابودي يك اثر هنري مي‌شود كه حتي مي‌توانسته اثر فاخري باشد. يعني آن‌ها مي‌خواهند گاهي از ترس اينكه از چارچوب خارج نشوند، به دليل عدم شناخت از تاريخ مذهب و دين اسلام، دچار خود‌سانسوری سليقه‌اي مي‌شوند و اين خود سانسوري ناخواسته، فاصله زیادی را بین آنچه بايد باشد-يعني نمايش فاخر- با آنچه كه نيست -يعني نمايش سطحي- ایجاد مي‌كند.

سال‌هاست كه جشنواره‌هاي مختلف دینی در سراسر كشورمان برگزاری مي‌شود كه جشنواره تئاتر رضوی كه یکی از آن‌هاست. به نظر شما، روند برگزاری آن‌را چگونه مي‌بينيد؟

تفکرات و تصمیمات فردی در روند سیاستگذاری جشنواره‌ها تاثیر چندان مطلوبی نداشته است. باید دید خروجی این جشنواره‌هاي دینی، به‌خصوص تئاتر رضوی چه بوده و تاكنون بر روند رو به رشد تئاتر،  در اين زمينه چه تاثير گذاشته است؟ از سال 82 كه اولين دوره جشنواره تئاتر رضوي آغاز شد تا اكنون كه چند دوره برگزارشده، مسير ناهمواري را طي كرده است. يك سال با يك نمايش بسيار ضعيف از كشور افغانستان، به‌راحتي عنوان بين‌المللي مي‌گيرد. يك سال كه همه‌گونه نمايشي را مي‌توان در آن ديد، به‌غير از حوزه تئاتر رضوي. يك سال برگزار نمي‌شود و يك سال هم كه قرار است برگزار شود با جشنواره‌هاي ديگر ديني ادغام مي‌شود و عنوان «حقيقت» مي‌گيرد. با اين موضوع بسيار با حساس و با اهميت، هيچ‌گاه برخوردي بااحساس مسئوليت نمي‌شود و به همين دليل است كه وقتي يك سال اين جشنواره برگزار نمي‌شود با برگزاري آن در سال بعد هيچ تفاوتي نمي‌كند. چون جشنواره‌اي نيست كه مجموعه نمايش‌هاي خود را، در طول سال به اجراي عمومي برساند. جشنواره بايد بهانه‌اي براي يك ميهماني بزرگ‌تر در طول سال باشد كه مردم يك جامعه از انديشه‌هاي ناب ديني با نگاه نمايشي برخوردار شوند. من از شما اين سوال را دارم كه هرگاه جشنواره تئاتر رضوي برگزار نشده است، چه تاثیری بر روند تولید و اجرای تئاتر رضوی ما داشته و يا اصلا تاثیری داشته است؟ با جواب به اين سوال می‌توان به تاثیر برگزاري جشنواره‌هایي مانند تئاتر رضوی پی‌برد كه اگر باشد چه نتايجي دارد و اگر نباشد چه نتايجي را در برخواهد داشت؟

آخرين سوال را به راهکار شما در اين رابطه اختصاص مي‌دهيم.

اگر هزینه‌ای که امروز صرف تولید چند نمایش با کیفیت نازل می‌گردد، صرف توليد یک اثر فاخر رضوي شود و در آن، هزينه پژوهش آن هم ديده شود، مي‌توان گفت كه ما مي‌توانيم به داشتن هنر فاخر رضوي اميدوارتر قدم برداريم. رسالت اجرای یک نمایش با محتوای رضوی ایجاد تفکر و شناخت در مخاطب است، تئاتر رضوی باید در پي توليد فکر باشد. بنابراين بايد بستري را براي توليد چنين نمايش‌هايي ايجاد كنيم تا نگاه كميتي را جايگزين نگاه كيفيتي شود.

هفت خوان را گذرانديم تا تئاتري شديم اما حالا....

گفت‌وگو با محمد مطیع بازيگر مشهدي به بهانه حضور دوباره‌اش به تئاتر بعد از 32 سال

آفتاب از میلان طلوع می کند 1آفتاب از میلان طلوع می کند 4آفتاب از میلان طلوع می کند 9آفتاب از میلان طلوع می کند 12

پس از 32 سال مردی از سال‌های طلایی تئاتر به عنوان بازیگر روی صحنه آمده است. محمد مطیع با اینکه در ایران زندگی نمی‌کند، اما عشق به تئاتر او را به تئاتر شهر کشانده تا با نمایش "آفتاب از میلان طلوع می‌کند" نوشته و کار آرش عباسی دوباره به صحنه برود.

آنچه مطیع از تجربه امروزش می‌گوید و آنچه در مقایسه امروز با دیروز تئاتر می‌گوید می‌تواند تلنگر خوبی بر بدنه تئاتری‌های امروز باشد تا ببینند از نگاه یک تئاتری حرفه‌ای که تئاتر ایران را در دهه‌های گذشته تجربه کرده و از نمای درشت در سال‌های اخیر با این تئاتر درگیر نبوده، چطور دیده می‌شوند. آنچه در ادامه می‌خوانید حاصل گفت‌وگوی سایت  ایران تئاتر با این بازیگر قدیمی مشهد است.

از آخرین باری که به صحنه تئاتر آمدید چند سال می‌گذرد؟

حدود 32 سال.

چه کاری بود؟

"مرده‌های بی کفن و دفن" به کارگردانی آقای حمید سمندریان.

چه چیز برجسته‌ای در بین کارهای آن سال‌ها بود که هنوز در ذهنتان مانده، کارهایی که هنوز خاطره انگیز باشد و شما به یاد داشته باشید؟

آنچه من را به تئاتر کشاند عشق بود. در نتیجه هر کاری را که در تئاتر می‌کردم را دوست داشتم. نمی‌توانم واقعاً بین کارهایم تمیز بدهم. همه دوران کارم و همه نقش‌هایی که اجرا کردم، برایم سرشار از خاطره بوده است.

حال پس از این همه سال دوباره به صحنه برگشتید، حالا چه نظری دارید؟

من خیلی منتظر این اتفاق بودم. انتظار تئاتر را می‌کشیدم. هر کس که با من حرف می‌زد می‌گفت که چرا تئاتر کار نمی‌کنی؟ و من همیشه می‌گفتم اگر کار خوبی باشد حتماً تئاتر هم کار می‌کنم. خانه اصلی من تئاتر است، من خیلی سریال بازی کردم، خیلی فیلم سینمایی بازی کردم اما همیشه چشمم دنبال تئاتر بوده است. اینطور بگویم که اگر من تئاتر کار می‌کردم، هیچگاه نمی‌رفتم سریال و فیلم بازی کنم. اما سوئد بودم که خانم غفاری که با هم در سریالی همکاری داشتیم با من تماس گرفتند و درباره این کار صحبت کردند. سپس آقای عباسی با من حرف زدند. در همان گفت‌وگوی تلفنی از آرش عباسی خوشم آمد، در هر حال ما یک قوه تمیزی داریم و من حس کردم این جوان در کارش جدی است. برای همین گفتم که متنش را برای من بفرستد. وقتی متن را خواندم، دیدم متن خوبی است و بلیط گرفتم و آمدم ایران. ”باورم نمی‌شود که تئاتری‌ها آنقدر به هم کم‌لطف باشند. البته این مسئله به طور کلی در بدنه هنر ما زیاد دیده می‌شود. من این را در فضای سینما و تلویزیون هم می‌بینم. این فضا که هر کسی دیگری را تخریب کند یا موفقیت همکارش را کوچک جلوه دهد باعث عقب ماندن تئاتر و به خطر افتادن منافع همه تئاتری‌ها می‌شود.“

می‌دانم که شما به صورت مستمر ایران نیستید؛ اما با همین تجربه چه مقایسه‌ای می‌توانید بین تئاتر امروز و گذشته داشته باشید؟

نمی‌توانم دقیق بگویم. بین "مرده‌های بی کفن و دفن" و "آفتاب از میلان طلوع می‌کند" این مدت طولانی را از تئاتر دور بودم. می‌دانید اتفاقاتی اینجا می‌افتد که من تعجب می‌کنم و احساس می‌کنم وضع زیاد مطلوب نیست. تئاتر نیاز به حمایت بیشتری دارد، نیاز به رسیدگی دارد؛ چرا که تنها یک گروه خوب، یک نمایشنامه خوب و یا یک کارگردان خوب کافی نیست، بلکه تئاتر پشتیبان می‌خواهد. از سوی دیگر من شب‌ها اینجا اجرا دارم و می‌بینم که از پشت صحنه مدام صدا می‌آید. وقتی ما مشغول تمرکز هستیم، زن و مرد از این سالن باریک پشت تالار قشقایی رد می‌شوند و این‌هایی که به اجرا و تمرکز گروه احترام نمی‌گذارند، خودشان را تئاتری می‌دانند. این برای من خیلی تأسف بار است. یک تئاتری وقتی بداند جایی حتی تمرین تئاتر دارد انجام می‌شود، اجرا که جای خود دارد به خودش اجازه نمی‌دهد که وارد آن مکان بشود و تمرکز گروه را به هم بزند. ما در گذشته وقتی متوجه می‌شدیم جایی تئاتر اجرا می‌شود، اصلاً تئاتر به کنار جایی تمرین تئاتر است کاری می‌کردیم که هیچ کس متوجه حضور ما نشود،صدای ما را نشنود. تئاتر به اخلاقیات خاص خود احتیاج دارد. من فکر می‌کنم تئاتر یک مجموعه است. یعنی از مدیر تا کسی که این سالن را تمیز می‌کند در آن شریک‌اند و یک هدف دارند. اگر بخشی از آن بی‌مسئولیت شود و تعهد نداشته باشد، همه دچار تعلل و نقص می‌شوند. متأسفانه امروز هم از تئاتر حمایت درخوری نمی‌شود و هم هنرمندان آن نظم و احترام را نسبت به کار خود رعایت نمی‌کنند.

دیگر از این فقدان اخلاق تئاتری چه چیزی را دیدید که آزارتان داده است. شاید ذکرش برای کسانی که در مجموعه تئاتر فعال‌اند، خوب باشد.

یکی از نکات آزار دهنده‌ای که من با آن مواجه شدم این پشت سر حرف زدن‌ها و تخریب یکدیگر است. باورم نمی‌شود که تئاتری‌ها آنقدر به هم کم‌لطف باشند. البته این مسئله به طور کلی در بدنه هنر ما زیاد دیده می‌شود. من این را در فضای سینما و تلویزیون هم می‌بینم. این فضا که هر کسی دیگری را تخریب کند یا موفقیت همکارش را کوچک جلوه دهد باعث عقب ماندن تئاتر و به خطر افتادن منافع همه تئاتری‌ها می‌شود. ما باید از موفقیت همکار خود استقبال کنیم، چون رقابت را بیشتر و در نهایت کیفیت تئاتر را بالا می‌برد. اینگونه می‌توانیم برای جمعیت و اعضای تئاتر کارهای مهم‌تر و مؤثرتری انجام دهیم.

این از بین رفتن نظم و احترام به تئاتر چیزی است که امروز در تئاتر ایران به شدت حس می‌شود و رنج‌هایش روح تئاتر ایران را بیمار کرده است، اما چرا این ملاحظات از دست رفته است؟ فکر می‌کنید چه اشکالی وجود دارد؟یا اینگونه بپرسم نظم گذشته حاصل چه بود؟

ببینید ما هفت خوان را می‌گذراندیم تا تئاتری می‌شدیم. کوچه‌های سنگلاخ را می‌دویدیم تا به تئاتر وارد می‌شدیم. وقتی هم وارد می‌شدیم کسی به ما نمی‌گفت سرت به سر شاه می‌ماند و رویت به روی ماه، بلکه مرارت و زحمت می‌کشیدیم. من الآن فکر می‌کنم این طور نیست. من اسم این نظم و احترام را می‌گذارم اخلاق تئاتری. اولین چیزی که یک بازیگر باید یاد بگیرد و رعایت کند اخلاق تئاتری است. در آن زمان به یک دلیل ساده اخلاق تئاتری به وجود می‌آمد و آن دلیل، طی کردن روند آموزش و رشد مرحله به مرحله بود. امروز همه زود خود را بازیگر می‌دانند، زود به جایی می‌رسند که باید همچنان برای رسیدن به آن مراحلی را بگذرانند و آموزش‌هایی ببینند. این مسائل، اخلاق تئاتری را از تئاتری‌ها گرفته است. وقتی بازیگر مرحله به مرحله پیش رفت، حس طلبگی‌اش همیشه در او خواهد ماند؛ بنابراین همیشه می‌خواهد یاد بگیرد.این عدم اخلاق تئاتری بین بازیگر و البته دست اندرکاران تئاتر باعث می‌شود که خیلی‌ها احساس دلسردی کنند و امید چندانی نداشته باشند.

شما صدای بی‌نظیر و پرقدرتی دارید که هنوز هم سالم است و قدرتمند. می‌خواستم ببینم هنوز هم تمرینات مربوط به بازیگری را انجام می‌دهید؟ 

بله، من هنوز تمرین صدا می‌کنم و هنوز تمرینات مربوط به بدن را انجام می‌دهم. هنوز هم برای شروع بازی نیاز به تمرین تمرکز دارم، و این تمرین‌ها را حتی اگر مشغول بازی هم نباشم، انجام می‌دهم.
تحلیل‌تان از این متن و نقشی که اجرا کرده‌اید، چیست؟

این متن قابلیت‌های بالایی دارد و متن جذابی است. یکی از نکات قوتش این است که می‌توان از زوایای مختلفی آن را بررسی کرد. در هر حال متنی اجتماعی است که باید دیده شده و از نقطه نظرات مختلف تحلیل شود.


شما همکاری با نسلی از بهترین نمایشنامه‌نویسان ایرانی را تجربه کردید. نسل رادی، بیضایی، خلج و نام‌های بزرگ دیگر. پس از این نسل، نویسندگانی بودند که کم‌تر دیده شدند مثل حسن حامد و محسن یلفانی و... اما ما به نویسندگانی مثل رحمانیان، امجد و بعد یعقوبی و نادری رسیدیم و حالا نویسندگانی تازه که یکی از پر کارهای آنها آرش عباسی است که شما در متنی از او بازی می‌کنید. در مقایسه با آن نسلی که تجربه کردید و در متن‌هاشان بازی کردید، نویسندگان امروز را چطور می‌بینید؟

باید صادقانه بگویم که من نمایشنامه‌نویسان جوان امروز را خیلی مطالعه نکرده و کارهایشان را ندیده‌ام. سال‌هایی که ما کار کردیم با آن نام‌هایی که شما هم گفتید سال‌های طلائی تئاتر بود. ما گروه‌های مختلفی بودیم و هر کدام به سیاق خود کار می کردیم. یادم هست آن متن‌های درخشان را. نمایشنامه‌های رادی را به یاد می‌آورم، نویسنده‌ای که ذهنش سرشار بود و خلاق، آنقدر ذهنش پر بود که همه حیرت می‌کردیم. اما می‌خواهم توصیه‌ای به نمایشنامه‌نویسان امروز بکنم، متن‌های خود را پس از اجرای کار و پس از طی کردن تمرینات، چاپ کنند. در تمرینات اتفاق مهمی می‌افتد و آن دیدن متن در روند اجرایی شدن است. آنگاه دریافت بهتری از متن حاصل می‌شود. من به یاد دارم که ما چه شب‌هایی برای اجرای یک متن دور هم جمع می‌شدیم و بحث می‌کردیم و گاهی کارمان به دعوا و فریاد می‌کشید، البته درباره کار بحث می‌کردیم و وقتی از اتاق تمرین بیرون می‌آمدیم، دوست بودیم. بگذریم معتقدم که باید نویسنده دست کم بیش از نیمی از تمرینات را سر تمرین حضور داشته باشد و با گروه درگیر باشد. این به درک بهتر گروه و دریافت بهتر و عملی‌تر نویسنده از نمایشنامه‌اش کمک می‌کند.

استقبال  از اولین نمایشِ طرح اجرای عمومی تئاتر مشهد

  دبير اجرايي طرح اجراي عمومي تئاتر با موضوعات ارزشي در مشهد از روند رو به رشد استقبال مخاطبین از اولین نمایشِ این طرح خبر داد.
عباس جان فدابا بیان اینکه تئاتر «دلبسته» به عنوان اولین نمایش طرح اجرای عمومی تئاتر با موضوعات ارزشی از تاریخ 8 دی ماه در مجتمع فرهنگی هنری امام رضا(ع) به روی صحنه رفته است، گفت: برای این نمایش تبلیغات قابل توجهی صورت نگرفته بود با این وجود هر شب به تعداد تماشاچیان این نمایش افزوده می شود چرا که مخاطبان این نمایش به مبلغان آن تبدیل شده اند و هر شب تعدادی دیگر از علاقه مندان به تئاتر را با خود همراه می کنند.
جان فدا تصریح کرد: تعداد مخاطبین تئاتر دلبسته در شب پنجم نمایش نسبت به شب اول آن نزدیک به پنج برابر افزایش داشته اند.
وی از احتمال تمدید مهلت نمایش این تئاتر ارزشی سخن به میان آورد و ابراز کرد: این نمایش تا تاریخ 22 دی ماه بر روی صحنه خواهد بود اما با توجه به افزایش استقبال علاقه مندان به هنر تئاتر از این اثر، امکان دارد مهلت نمایشِ آن تمدید شود.
دبير اجرايي طرح اجراي عمومي تئاتر ادامه داد: در شب پایانیِ این نمایش، نشست نقد و بررسی برگزار و از یک فعال تئاتر نیز تقدیر خواهد شد.
جان فدا به فضای معنوی حاکم بر نمایش اشاره و عنوان کرد: این اثر با مخاطبان خود ارتباط مطلوبی برقرار کرده و توانسته مخاطبین خود حتی افراد غیر مذهبی را از نظر عاطفی و حسی تحت تأثیر قرار دهد.
دبير اجرايي طرح اجراي عمومي تئاتر بیان کرد: برآیند افکار بزرگان و صاحب نظران تئاتری که تا کنون از نمایش دلبسته دیدن کردند، از رضایت نسبی آن ها حکایت دارد هرچند در بین این اساتید اختلاف سلیقه هایی در جزئیات نمایش به چشم می خورد.
وی تصریح کرد: با این وجود بازیِ متفاوت بازیگران این نمایش نسبت به فعالیت ها و بازی های گذشتۀ خود، نکتۀ مورد تأیید همگان بود.
جان فدا تاکید کرد: در راستای اجرای طرح اجرای عمومی تئاتر، رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مشهد و معاونت فرهنگی هنری وی حمایت های قابل توجهی را از این طرح به عمل آوردند.
گفتنی است نمایش دلبسته به نویسندگی عباس جان فدا و کارگردانی احمد طاهونچی به عنوان اولین نمایش از طرح اجرای عمومی تئاتر با موضوعات ارزشی از تاریخ 8 تا 22 دي ماه از ساعت 18 در مجتمع فرهنگي هنري امام رضا(ع) به روي صحنه خواهد بود.
طرح اجرای عمومی تئاتر با موضوعات ارزشی در چهار بخش صحنه‌ای، خیابانی، کودک و نوجوان و نمایش خوانی در دو مرحله برگزار می‌شود که مرحله اول آن از هشت دی ماه با نمایش «دلبسته» آغاز شد و تا 13 خردادماه سال 91 ادامه می‌یابد.
مرحله دوم این طرح نیز از تیرماه سال آینده آغاز می شود و در آبان ماه نیز به پایان می رسد.
طرح اجرای عمومی تئاتر با موضوعات ارزشی توسط اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي مشهد، معاونت هنري اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي خراسان رضوي، انجمن هنرهاي نمايشي مشهد و نظارت انجمن هنرهاي نمايشي استان برگزار مي‌شود.

.

ملودرام مذهبی
نگاهی به نمایش ”به آسمان نگاه کن” نوشته و کارگردانی ”محمدمهدی خاتمی

مهدی نصیری

http://www.theater.ir/files/photo_report/photo_report13475.jpg

نمایش مذهبی و دینی ایرانی امروز دچار آسیب‌های بسیاری است. برگزاری همایش‌ها، سمینارها، رپرتوارها و جشنواره هم هر چند بر مبنای شناخت این آسیب‌ها و با وجود اشراف کامل بر آنها شکل گرفته اما برای خروج از کاستی و برون رفت از محدودیت‌های عادت شده امروز کافی نبوده و دردی هم از تئاتر دینی ما دوا نکرده است.

بخش تاریخی و زندگی‌نامه‌ای تئاتر مذهبی سال‌های سال است که با تکرار و تکرار و تکرار کلیشه‌ها و مؤلفه‌های بسیار آشنا و به سفارش سازمان‌ها و نهادها راه خودش را می‌رود. این بخش از تئاتر تا به حال کمتر راه‌های جدید، نو و سلایق روز مخاطبان را شناسایی کرده و ظاهراً انگیزه‌ای برای افزودن بر طیف مخاطبانش ندارد.
اما بخش دیگر نمایش‌های دینی ایرانی مثل نمایش "به آسمان نگاه کن" در تلاش برای خروج از کلیشه‌ها و نزدیک شدن به دنیای امروز مخاطبان و در برگرفتن وسعت بیشتری از مخاطبانی است که در تلاش بوده‌اند تا زمان روایت داستانشان را به امروز و زمان زندگی مخاطبانشان نزدیک‌تر کنند. اما همین نمایش‌ها هم با وجود تمایل به داشتن مخاطبان بیشتر در اسارت محدودیت‌ها و کلیشه‌های دیگری گرفتار آمده‌اند.
شاید مهم‌ترین راهکار گریز از این کلیشه‌ها و تکرارها در وهله نخست آگاهی و اشراف نسبت به شعارها و مؤلفه‌های تکراری باشد. مسلماً تماشاگر در مواجهه با یک جریان نمایشی به دنبال کشف ناشناخته‌ها و درگیر شدن با ندانسته‌های داستانی است. ساده‌ترین تعاریف کلاسیک از تئاتر هم دست کم چنین توقعی را برای مخاطب متصور می‌سازند. حتی اگر لذت کشف و استدلال مدرن در نمایش‌های امروزی را در نظر نگیریم، دست کم می‌توانیم توقع داشته باشیم که سطحی‌ترین و ساده‌ترین نمایش‌ها هم چیزهایی برای درگیر کردن مخاطب، تحریک کنجکاوی آنها در فرآیند درگیری‌های دراماتیک، لذت کشف و... را با خود به همراه داشته باشند.
"گاهی به آسمان نگاه کن" روایت معجزه‌ای است که به سختی عمق پیدا می‌کند و آنچنان که در باورهای معنوی و مذهبی ما تماشاگران است، باور نمی‌شود. محمد و همسر مسیحی‌اش که از پزشکان شناخته شده اروپاست، پس از ناامید شدن از درمان‌های پزشکی دختر بیمارشان را به مشهد آورده‌اند و در مسافرخانه‌ای نزدیک حرم مطهر امام رضا (ع) منتظر نشسته‌اند تا شفای او را بگیرند.
این داستان که سال‌های سال است در سریال‌ها، فیلم‌ها و تئاترها محمل پرداخت قرار گرفته، با نگاهی سطحی به مفهوم عمیق و مهم معجزه روایت می‌شود. اما معجزه بخشی از ژرف ساخت و معنای نمایش و داستان است، نه ساختار آن!
یک مسیحی قرار است روبروی پنجره فولاد دخیل ببندد و آنقدر به باور و ایمان برسد و اعتقادش به اسلام آنقدر عمق پیدا کند که مسلمان شود. همچنان که این اتفاق به صورت مستند و در واقعیت بارها و بارها رخ داده است. افراد زیادی از مذاهب مختلف تا به حال به اسلام گرایش پیدا کرده‌اند. اما نه با اغراق! نه لزوماًً پزشک معروف و متخصص نام آشنای جهان که در علم پزشکی درمانده شده‌اند بلکه این افراد با شرایط مختلف و از عمق وجود و ایمانشان اسلام را پذیرفته‌اند.
اما در داستان "به آسمان نگاه کن" یکی از معروف‌ترین پزشک‌های اروپا که در مشهد با استقبال جامعه پزشکی مواجه می‌شود و حتی رئیس دانشگاه علوم پزشکی مشهد برای معاینه همسرش به مسافرخانه می‌آید، تمام علم پزشکی را در مقابل معجزه قرار می‌دهد. در این نمایش علم با تمام قدرت و قوا در برابر معجزه (و نه اعتقاد و ایمان) شکست می‌خورد و اغراق در تقابل دو فرآیند کاملاً متفاوت قرار
  است منجر به نتیجه‌گیری معنوی در این نمایش شود!
تماشاگر نمایش "به آسمان نگاه کن" از همان لحظه که داستان دخیل بستن دختربچه و شرط زن اروپایی را می‌فهمد، به طور قطع پایان داستان را حدس می‌زند و در شرایطی که ساختار نمایش تابع قوانین کلاسیک است از دست رفتن و یا لو رفتن پایان، روش و راه به رسیدن به نتیجه را هم افشاء می‌کند. این ویژگی تأثیرات درام را در تمام مدت اجرای نمایش به حداقل کاهش می‌دهد. تنها ترفندی که در حوزه پرداخت متن و روایت اجرا تا اندازه‌ای به کمک نمایش می‌آید و کمی تعلیق ایجاد می‌کند و تماشاگر را به کشف ارتباط یا دانستن موضوعی از داستان ترغیب می‌کند، اصرار محمد به دیدن اکبر و پنهان کردن شخصیت اکبر و به دنبال آن پنهان‌سازی علت اصرار محمد برای ملاقات اوست. تنها کنجکاوی برای شناختن اکبر و اشتیاق برای دانستن علت اصرارهای محمد لحظاتی از نمایش را از تکرار می‌رهاند. این ترفند و وجود این شخصیت کمکی هم با مونولوگ‌ طولانی و نقل قول خاطرات گذشته در مواجهه سرد محمد و اکبر کاملاً از بین می‌رود و دوباره همه چیز در تکرار، باقی می‌ماند.
بنابراین "به آسمان نگاه کن" برای درگیر کردن مخاطب با خودش فقط می‌تواند به لحظات حسی و شوک‌های احساسی در این لحظات امید داشته باشد. این شوک‌ها و هیجان‌های احساسی هم بیشتر نتیجه باورهای اعتقادی و مذهبی تماشاگران است که در لحظاتی از کار بر مخاطب تأثیر می‌گذارد.
اما
  از آنجا که اجرا و مناسبات روایت چندان عمق پیدا نمی‌کند، این تأثیرهای موقت هم به سرعت فراموش می‌شوند و فرصت رسوب در قلب و احساس تماشاگر را پیدا نمی‌کنند.
ملودرام مذهبی "به آسمان نگاه کن" با استفاده از موسیقی و کلام شاعرانه قصد دارد تأثیرات احساسی و هیجان‌های حسی‌اش را در کل اجرا تکثیر کرده و از این طریق مخاطب را با فضای معنوی و اعتقادی داستانش درگیر کند.
اما به کارگیری کمتر مناسب موسیقی و عدم تناسب موسیقی و اجرا در برخی از زمان‌ها، یا حتی استفاده نامناسب از موسیقی در برخی بخش‌ها این تأثیرات را به نتیجه نرسانده و حتی گاهی نمایش را تبدیل به یک ملودرام موزیکال ضعیف می‌کند.
شاید همه این موارد با وجود کاستی‌هایی که به کار تحمیل می‌کند را بتوان بخشی
  از کمبودهای کمرنگ اجرا دانست که می‌توانند با کمی دقت برطرف شده و حتی با جایگزین شدن برخی مؤلفه‌ها به یک نقطه قوت تبدیل شوند. اما آنچه در نمایش "به آسمان نگاه کن" سنخیتی با اثر ندارد و نمی‌تواند در ارتباط با وجه کلی یا جزیی نمایش توجیه شود، طراحی صحنه نمایش است.
نمایش، اثری مبتنی بر وجوه واقع‌گرایانه است. فضای کار، شخصیت‌ها، بازشناخت، داستان، روابط و ماجراها و حتی خواست‌ها و باورهای قلبی و اعتقادی، همه و همه واقعی هستند و اصلاً هر جا که نمایش به واقعیت نزدیک‌تر می‌شود، فضاسازی و باورپذیری همه مناسبات آن بهتر و مناسب‌تر ادراک می‌شوند. به عنوان مثال هر جا که مرد مسافرخانه‌چی و پدر و مادر محمد (که حضوری واقع‌گرایانه‌تر دارند) در نمایش حضور پیدا می‌کنند، فضا و تأثیر ارتباطی اجرا با تماشاگر هم قوی‌تر و ملموس‌تر می‌شود.
اما اینکه چرا ابعاد واقع‌گرایانه نمایش با لوله‌ها و حجم‌های ساخته شده با مفتول‌ها و میله‌ها تغییر ماهیت می‌دهد، پرسشی است که به دشواری می‌توان پاسخی برای آن پیدا کرد.
هر چند حضور المان‌ها را هم در فضای واقعی می‌توان پذیرفت و اما واقعاً جای توجیه خاصی را نمی‌توان برای استفاده از این لوله‌ها در صحنه نمایش متصور شد.
از همه اینها که بگذریم، بازیگران نمایش مهم‌ترین وزنه‌های مثبت کار هستند. سروش طاهری و بازیگران دیگر نمایش در قالب و ظرف اجرای این اثر بازی قابل قبول و کاملی را ارائه داده‌اند و حتی به واسطه حضور موفقی که در صحنه دارند، بسیاری از ضعف‌های اجرا را هم پنهان کرده‌اند.

تئاتر فقط برای تهران نیست

یادداشت رضا صابری، نویسنده و کارگردان تئاتر

در ایران سنت تهران گرایی یک سنت دیرینه است از زمانی که قاجار تهران را به خاطر آب و هوای خوب و چشمه های سرشار و کوه های اطراف به عنوان پایتخت انتخاب کرد تا امروز، تهران به عنوان سمبل ایران مطرح بوده است و اصلاً در زمینه فرهنگ، گویش زبانی و... الگو شده است.

ضمناً چون تهران محل تجمع انواع پدیده های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... است، نسبت به شهرهای دیگر ایران از موقعیت ویژه ای برخوردار است.

بنابراین وضعیت تهران با شهرهای دیگر تفاوت زیادی دارد. حتی نحوه برخورد عموم مردم با هنرمندان در تهران و شهرهای دیگر متفاوت است. در واقع دور بودن شهرهای دیگر از پایتخت باعث شده تا فاصله های میان پایتخت و دیگر شهرها عمیق شود. عمق فاصله هم تهران را دارای وضعیت ممتازی نموده است در مورد هنر وضعیت هنرمندان این رویکرد در طی سالیان سال به یک فاجعه فرهنگی تبدیل گردیده است.

مثلاً وقتی یک گروه تهرانی به شهری دیگر می رود، هنرمندان و تماشاگران شهرهای دیگر به خاطر عشق به تئاتر، همان فاصله ای که ذکر شد و دلایل دیگر استقبال بسیار خوبی از کارشان به عمل می آورند.

از دیرباز تا امروز هرگاه گروه تئاتری از تهران به مشهد می آید، بچه های تئاتری مشهد نهایت تلاش شان را برای فراهم آوردن شرایط و امکانات مناسب برای آنها به کار بسته اند. مردم شهر ما هم خیلی خوب از این گونه نمایش ها استقبال کرده اند. اما متأسفانه زمانی که یک گروه از شهرهای دیگر به تهران می رود، دیگر آن ارتباط های تنگاتنگ وجود ندارد. خیلی بد است که بگوییم حتی بسیاری با دید پایین و با اصلاح ناعادلانه و تبعیض آمیز شهرستانی به این گونه آثار نگاه می کنند. بچه های شهرستان متأسفانه هر بار که تهران آمده اند در غربت محض بوده اند.

این مسأله به سیاست ها و برنامه های مرکز هنرهای نمایشی هم مربوط نمی شود بلکه با تأسف باید گفت که یک اپیدمی فرهنگی و اجتماعی در حوزه هنر است. در واقع یک سنت اشتباه و مرسوم است در گستره ای دیگر شهرهای بزرگ تر در مقابل شهرهای کوچکتر همین نوع واکنش و ارتباط را دارند. این رابطه در میان جوامع مختلف به صورت یک فرهنگ درآمده است و تقریباً در بسیاری از کشورهای غیر پیشرفته همینطور است.

پایتخت در بیشتر کشورهای دنیا نسبت به دیگر شهرهای آن کشور از مرتبه و ارزش بالاتری برخوردار است. ما هم زمانی که از یک شهر کوچکتر به تهران می رویم، مسلماً ارتباط و داد و وهش تهرانی ها را با خودمان، با آنچه که در مشهد وجود دارد، متفاوت می بینیم. البته ناگفته نماند که هنرمندان حرفه ای تهران همان نخبه های شهرهای دیگر هستند و غریب به اتفاق آنها از شهرهای مختلف ایران به تهران رفته اند.

حالا این که میزبانی مسئولان و هنرمندان تهرانی از هنرمندان دیگر شهرها به چه شکل و چگونه است سلیقه خود آنها بر می گردد. با شخص من که هیچگاه در تهران برخورد بدی نشده است و رفتارها علیرغم اختلاف سلیقه های موجود بین من و بسیاری از مسئولان، محترمانه و خوب بوده است و شأن من به عنوان کسی که به صورت مستمر و در چهار دهه کار تئاتر انجام می دهد، همواره حفظ شده است.

«غنچه‌هاي كربلا»در تالار تربيت مشهد

نمايش «غنچه‌هاي كربلا» به كارگرداني خانم دوست‌محمدي از چهارم دي‌ماه به مدت يك ماه (در نوبت8:30  و 10صبح‌) در تالار تربيت به روي صحنه مي‌رود.

اين نمايش كه50 بازيگر از دارقرآن فاطمه الزهرا در آن بازي مي‌كنند، به وقايع قبل از عاشورا تا خرابه شام و شهادت حضرت رقيه(س) مي‌پردازد.


يكم:
نمي‌توانيم هر شهري را صاحب تئاتر بدانيم. زماني يك شهر اين عنوان را به خود مي‌‌گيرد كه توانسته باشد در حوزه‌هاي مختلف از جمله توليد و اجراي آثار اقتباسي نيز ردپايي موفق در تاريخ خود به‌جا گذاشته باشد. تئاتر مشهد در چند سال اخير، در مسير ممنوعيت و محدوديت‌هايي كه در حوزه توليد و اجراي نمايشنامه‌ از بزرگان درام‌نويسي جهان داشته، با رفتن به سمت چند اثر اقتباسي، جلا و جلوه بسيار با شكوهي پيدا كرده است. در دهه80 بعد از برداشت‌هاي مختلفي كه از درام‌هاي معروفي چون «آنتيگونه»و «اديب شهريار» شد كه گاه اجراهاي موفقي هم داشتند، درنهايت نوبت به شاهكار معروف و جاودانه «هملت» رسيد.
دوم: از «هملت» شكسپير بزرگ، «هملت»‌هاي بسياري در سراسر دنيا آفريده شده و به عرصه درام معرفي ‌شده‌اند كه تئاتر خلاقه ايران هم از اين آبشخور بي‌نظير جهاني بي‌بهره نبوده و تئاترهاي بسياري، به شيوه‌هاي اجرايي مختلفي به اجرا گذاشته شده و اين راه هنوز هم ادامه دارد. تئاتر مشهد هم با سابقه صدساله‌اش از اين قاعده مستثنا نبوده و چند سال است كه چند اثر اقتباسي از «هملت» به روي صحنه مي‌رود و بعد از اجراي نمايش‌ «درباره هملت مسئله‌اي وجود دارد» كار مشترك مرتضي ملتجي و علي‌رضا ضياچمني در سال89، نوبت به نمايش «هملت و ديگران» به طراحي و كارگرداني حامد سليمان‌زاده رسيد تا دومين كار نمايشي در 2 سال اخير تئاتر مشهد باشد كه دستمايه نويسندگان بومي قرار گرفته است.
سوم: نمايشنامه «هملت» شاهكار ويليام شكسپير يكي از مشهورترين نمايشنامه‌هاي تاريخ ادبيات جهان است. اين نمايشنامه درباره هملت، شاهزاده دانماركي است كه از سفر آلمان به قصر خود در السينور دانمارك باز مي‌گردد تا در مراسم خاكسپاري پدرش كه به گونه مرموزي به قتل رسيده است شركت كند. در اين ميان پدر در هيئت روح بر وي ظاهر مي‌شود و از هملت مي‌خواهد كه انتقام اين قتل مخوف و ناجوانمردانه را از عمويش كه به قصد در دست‌ گيري حكومت، با مادرش پيمان ازدواج بسته، باز ستاند. هملت در عملي ساختن اين هدف در ترديد و وسوسه قرار مي‌گيرد و دچار افسردگي مي‌شود. طی این ماجرا او درمی‌یابد که پدر معشوقه‌اش، اوفلیا در قتل پدرش دست داشته ‌است. اوفلیا از نقشه‌های هملت آگاه می‌شود و پس از آگاهی از مرگ پدرش مجنون شده و خود را در رودخانه‌ای غرق می‌کند. هملت بالاخره انتقام پدرش را از عمویش می‌گیرد و در پایان نمایشنامه هر دو کشته می‌شوند. «بودن يا نبودن» پرسش بزرگ اوست. مونولوگ معروف هملت، كشاكش نيروهاي سرنوشت و آزادي اراده را به نمايش مي‌گذارد.
چهارم: «هملت و ديگران» سليمان‌زاده كه در روزهاي پاياني هفته گذشته بر روي صحنه پرديس دانشگاه فردوسي ديديم، باز همان داستان «هملت» -كه گفته شد- را دنبال مي‌كند اما با سليقه هنري متفاوتي كه كارگردان آن را در شيوه اجرايي‌اش بروز مي‌دهد. اغلب ما سليمان‌زاده را به عنوان يك فيلمساز فيلم كوتاه مي‌شناسيم كه در اين زمينه صاحبنظر هم هست، اما از آنجايي كه در مدل بزرگ‌تر كشوري‌اش، كارگردانان بزرگ سينما مانند داريوش مهرجويي و كيومرث پوراحمد، گاهي صحنه را به قاب تصوير ترجيح مي‌دهند و دلشان براي تئاتر تنگ مي‌شود، در نمونه مشهدي‌اش هم سليمان‌زاده چند سالي است كه علاقه‌مندي‌اش را به تئاتر با آموزش بازيگري و نيز كارگرداني نشان داده است. او در اولين تجربه كارگرداني‌اش در تئاتر مشهد، بدون اينكه متني اقتباسي از اين درام برجسته دنيا بنويسد -به قول بروشور نمايش- طرحي مبتني بر موسيقي و حركت بازيگران بر اين اثر مي‌زند.

پنجم: هرچند «هملت و ديگران» با بهره‌گيري عناصر نمايشي چون حركت و موسيقي توانسته است اثري متفاوت – از آنچه تاكنون در مشهد ديده‌ايم- براساس عناصر زيباشناسانه خلق كند اما نبود يك درام منسجم ما را از واقعيت‌هاي دروني داستان نمايش خارج مي‌كند. داستان به خوبي مي‌توانست يك پل ارتباطي ميان مخاطب با مفهوم نمايش ايجاد كند. داستاني كه شخصيت‌هاي نمايشنامه «هملت» به واسطه ارتباط‌شان با يكديگر آن‌ را شكل دادند. اما در «هملت و ديگران» مخاطب، نه پرداخت كاملي از كاراكتر هملت مي‌بيند و نه از ديگران و به همين دليل است كه به مفهوم «هملت و ديگران» كمتر پي مي‌برد. اگر هم در جايي از نمايش -جدا از عناصر بصري كه در جاي خود بحث و تحليل خواهيم كرد- ارتباط مفهومي برقرار مي‌كند، فقط به خاطر ذهنيت آشناي او با داستان «هملت» است كه از راه‌هاي مختلفي به‌وجود آمده است. به‌نوعي، كارگردان از ذهنيت آشناي مخاطبان -البته برخي از آن‌ها- با شاهكار شكسپير استفاده مي‌كند و مخاطب را با آنچه از پيش مي‌داند بيشتر آشنا مي‌كند. در نمايش «هملت و ديگران» تمام بار ارتباط ارگانيكي ميان مفهوم و فرم را فقط چند ديالوگ به دوش مي‌كشد كه آن ‌هم بيرون از فضاي صحنه ارائه مي‌شود كه خيلي نمي‌تواند به ساختار منسجم دراماتيك «هملت و ديگران» كمك كند. چون اين اثر با توجه به اينكه از همه عناصر نمايشي استفاده كرده، مي‌توانست مانند همه آثاري كه داراي نمايشنامه هستند، داراي ساختار دراماتيك باشد. درمجموع آنچه تا حدودي مخاطب را جذب خود مي‌كند، آبشخوري چون «هملت» است و نيز بهره‌گيري از عناصر زيبا‌شناسانه از فرم نه ساختار دراماتيك اثر.
ششم: كارگردان همان‌طور كه بخشي از مخاطبان خود را به دلايلي كه گفته شد، با ناديده گرفتنشان از دست مي‌دهد، نيمي ديگر را به خاطر بهره‌گيري از فرم حركتي و نيز استفاده از موسيقي كه اغلب شامل آهنگ‌هاي مشهور و آشناست جذب اثر خود مي‌كند. به‌نوعي خالق اثر فقط در پي تاثيرگذاري مخاطب با استفاده از نيرو و انرژي جادويي از منبع تراژدي درون اثر مي‌باشد. طراحي ميزانسن‌ها كه در بيشتر صحنه‌ها به يك فرم براي شكل‌گيري يك قاب درمي‌آيد، جذابيت ويژه‌اي دارد. اين قاب‌ها در كنار هم در اغلب مواقع ريتم نمايش را كند و كسل‌آور مي‌كند و در برخي از مواقع هم مخاطب را به همراه خود دارد. از موارد ديگر نمايش، تعدد بيش از حد صحنه‌هاست كه اين موضوع خود دليل اصلي پيچيده‌شدن غيرضروري نمايش است. علاوه بر اين موضوع، تعدد صحنه‌ها، سبب خاموش و روشن‌كردن آزاردهنده صحنه است كه ديگر كمتر در تئاتر مدرن امروز اين‌گونه عمل مي‌كنند. اما در اين قاب‌بندي‌ها و طراحي ميزانسن‌ها، حركت دو بازيگر خانم سياه و سفيد فانوس به‌دست با مرد همراهشان، كمك شاياني به فضا‌سازي مفهومي و خلاقانه اثر مي‌كند كه همانا نشان دادن فضاي خفقان است.
درنهايت، چيدمان صحنه‌ها به‌خصوص صحنه‌هاي پاياني، به شكل و شيوه‌اي طراحي شده است كه هر لحظه تماشاگر را به پايان نمايش نزديك مي‌كند و دوباره به نمايش برمي‌گرداند. به نوعي نمايش چندبار به اوج تراژدي مي‌رسد و نقطه سرخط خود را مي‌گذارد اما تماشاگرباز در مسير نمايش قرار مي‌گيرد.
هفتم: نمايش از همان ابتدا كه كارگردان خود را كاپيتاني معرفي مي‌كند تا كشتي را كه از زمان شكسپير در حال حركت است، با كمك تماشاگران به سلامتي به ساحل تماشا بكشاند، به نوعي دارد خلاقيت خود را به رخ مدعوين و حاضران مي‌كشد. اما اين خلاقيت بيش از حد لازم، به يك خودنمايي روشنفكرانه تبديل مي‌شود. انگار كارگردان مي‌خواهد به تماشاگرش اين نكته را بقبولاند كه آنچه مي‌بينيد، برداشت عميق من از متن شكسپير است. حذف ديالوگ‌ها و سكانداري تمام بار آن بر دوش يك نفر كه قبلا هم خود را كاپيتان معرفي كرده، مبين همين موضوع است. در «هملت و ديگران» حضور كارگردان زياد ديده مي‌شود. اما انتقاد ما در استفاده از حركت و فرم و نيز عدم استفاده از ديالوگ نيست، بلكه انتقاد بر سر اين موضوع است كه طراحي ميزانسن‌ها به شدت قراردادي نمايان مي‌شوند كه بخش عمده اين موضوع به خوب بازي نكردن اغلب بازيگران نمايش برمي‌گردد.
هشتم: حامد سليمان‌زاده با توجه به اينكه سابقه تدريس دارد خوب مي‌داند، بازيگري در نمايشي كه بازيگران آن از استفاده از بيان محرومند و تمام قدرت بازيگري‌شان را بايد با حركت و حس نشان دهند، بسيار سخت و دشوار است و اغلب بازيگران حرفه‌اي هم از عهده بازي چنين نقش‌هايي كمتر به‌خوبي بر مي‌آيند. هرچند اين نكته دليلي بر پنهان كردن معايب بازيگري در اين نمايش نيست و وظيفه نگارنده اين است كه هرآنچه را مي‌بيند، مورد قضاوت قرار دهد. اما متاسفانه نمايش «هملت و ديگران» از بازي بازيگران خود لطمه مي‌خورد. در اين نمايش در هر صحنه چند بازيگر را در فرم‌هاي مختلف مي‌بينيم و گاه هم لذت مي‌بريم ولي عدم حس‌گيري درست و بدن‌هاي خشك و بي‌روح بازيگران، نه‌تنها ما را به كاراكترهاي نمايش نزديك نمي‌كند بلكه از آن‌ها دور هم مي‌كند. هرچند نوشين نوروز‌زاده در نقش «افيليا» نسبت به بازيگران ديگر «هملت و ديگران» از بازي حسي بهتري برخوردارتر است و بازي كه از حركت بدن خود مي‌گيرد، به فضاهاسازي موجود در نمايش كمك مي‌كند. بازي خوب او سبب شده كه حتي بازي بازيگر نقش هملت، قهرمان بي‌همتاي نمايشنامه ديده نشود.
نهم: متاسفانه آنچه به نمايش «هملت و ديگران» لطمه زد تا كمتر ظرافت‌هاي آن و نوع شيوه اجرايي‌اش ديده‌ شود، اجراي آن در يك سالن شبيه به سالن اجتماعات بود. به هرحال در اين نقد محدود نمي‌توان خيلي وارد جزئيات شد، هرچند علاقه‌مند بوده و هستم كه مفصل‌تر از اين، درباره اين نمايش كه با جسارت تمام به روي صحنه رفته است، بنويسم.

  «دلبسته» از امروز بر روي صحنه تئاتر مشهد

تئاتر «دلبسته» به نويسندگي عباس جانفدا و كارگرداني احمد طاهونچي از 8 تا 22دي ماه (ساعت 18) در مجتمع فرهنگي هنري امام رضا(ع) به روي صحنه مي‌رود.

احمد طاهونچي كارگردان و بازيگر نمايش «دلبسته» در اين خصوص گفت: نمايش «دلبسته» برگزيده جشنواره تئاتر ديني صاحب‌دلان است كه با حمايت اين جشنواره و اداره ارشاد اسلامي در ايام محرم به مدت 15 روز به روي صحنه خواهد رفت.

وي فضاي نمايشي را مربوط به زمان قديم دانست و گفت: در اين نمايش شخصيت اصلي داستان، فردي خلافكار است كه مردم اجازه ورود او را به هيات امام حسين(ع) نمي‌دهند. او دلشكسته مي‌شود و در زيرزمين خانه خود تكيه‌اي درست كرده و به امام حسين(ع) توسل مي‌كند. در نهايت امام حسين(ع) او را پذيرفته و تحولي در اين شخصيت ايجاد مي‌شود.

طاهونچي ادامه داد: اين تئاتر تاثير مثبتي بر روي مخاطب خواهد گذاشت و تماشاگر با ديدن آن متوجه مي‌شود كه نبايد ظاهربين باشد بلكه بايد باطن انسان‌ها را نيز مدنظر قرار داده و با اين ديد كه تنها انسان‌هايي كه به ظاهر وجهه مثبت دارند، در پيشگاه ائمه اطهار(ع) قبول مي‌شوند، به مردم نگاه نكند.

گفتني است؛ محمد تقي‌نژاد، حسين مقدم، امير محاسبتي، علي جوانمرد، احمد طاهونچي و عليرضا سوزنچي -بازيگران پيشكسوت مشهد- به ايفاي نقش مي‌پردازند.

دبير طرح اجراهاي عمومي تئاتر مشهد اعلام كرد؛

60 نمايش ارزشي در 10سالن تئاتر

بعد از گذشت 9ماه از سال، طرح اجراهاي عمومي در مشهد مورد بررسي قرار گرفت و با اجراي نمايش «دلبسته» به نويسندگي عباس جانفدا و كارگرداني احمد طاهونچي، از هشتم دي‌ماه در مجتمع فرهنگي- هنري امام رضا(ع) آغاز خواهد شد.

رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي در نشست خبري اين طرح گفت: سال90 را با اجراهاي مناسبتي مانند استقبال از بهار آغاز كرديم و با توليد و اجراي نمايش‌ها در جشنواره‌هاي مختلف ادامه داديم تا اينكه به اجراهاي عمومي رسيديم تا بتوانيم به‌صورت گسترده آن را برگزار كنيم.
محمدكاظم دبيري از گرفتن مجوز 70نمايش در سال90 در تئاتر مشهد خبر داد و گفت: اغلب اين مجوزها درخصوص حضور در جشنواره‌ها و تئاترهاي نهادهاي مختلف صورت گرفته و فقط چند مجوز براي اجراهايي عمومي در مجتمع‌هاي فرهنگي- هنري امام رضا(ع) و نيز هاشمي‌نژاد داشته‌ايم.
وي افزود: معتقدم تئاتر مشهد بايد حداقل هفته‌اي 5شب، در دو سالن از دومنطقه مشهد، اجراهاي عمومي داشته باشد كه متاسفانه اين مهم تاكنون تحقق نيافته است.
دبيري با اشاره به اينكه دو تئاتر شاخص را براي اجرا در اين طرح سفارش داده‌ايم، گفت: طرح اجراهاي عمومي با رويكرد ارزشي و دربرگيرنده محورهايي چون «خانواده پايدار»، «تقويت و توسعه مباني قرآن»، «تعميق باور ارزش‌هاي اسلامي»، «كسب روزي حلال» و «مديريت رفتارهاي اجتماعي» مي‌باشد.
وي در پايان، به برگزاري دوره‌هاي آموزشي در طرح اجراهاي عمومي تاكيد كرد.
در ادامه اين نشست، دبير طرح اجراهاي عمومي با بيان اينكه اين طرح را گسترده‌تر از سال‌هاي گذشته برگزار خواهيم كرد، گفت: اين طرح در دو مرحله آغاز خواهد شد؛ مرحله اول از هشتم دي‌ماه90 آغاز مي‌شود و تا سيزدهم خردادماه91 هم ادامه خواهد داشت و پس از آن با يك‌ماه استراحت، وارد برگزاري مرحله دوم طرح از نيمه تيرماه مي‌شويم.
عباس جانفدا افزود: اين برنامه در چهار بخش طراحي شده‌ است و پيش‌بيني مي‌كنيم كه بتوانيم در اين طرح، 14نمايش صحنه‌اي در مجتمع‌هاي فرهنگي- هنري امام رضا(ع) و هاشمي‌نژاد، هلال احمر و شمايل، 10نمايش كودك و نوجوان در مجتمع فرهنگي- هنري امام خميني(ره) و سالن كودك و آينده و 14خوانش نمايشنامه در سالن‌هاي تئاتر مجتمع سلطانعلي مشهدي، پرديس دانشگاه و دانشگاه امام رضا(ع) و نيز 28نمايش خياباني در محيط‌هاي باز مجتمع‌ها و اماكن فرهنگي اجرا كنيم.
وي همچنين از برگزاري 4نمايشگاه عكس تئاتر مشهد در طرح اجراهاي عمومي خبر داد و گفت: برگزاري نشست‌هاي نقد و بررسي با رويكرد مسائل آموزشي، از مهم‌ترين برنامه‌هاي ما در اين طرح است.
اين هنرمند تئاتر مشهد ادامه داد: در آخرين شب هر اجراي صحنه‌اي، از يك پيشكسوت و فعال تئاتر مشهد تجليل به عمل خواهد آمد و با هنرمندان آن نمايش درباره شكل‌گيري اثرشان صحبت خواهد شد.
جانفدا با بيان اينكه پيش‌بيني ما در خصوص بودجه طرح، 200ميليون‌تومان است، افزود: در اين طرح نگاه جدي‌تري به بحث فعال‌سازي گيشه داريم و اميدواريم بتوانيم ارائه بليت‌هاي نيمه‌بها و نيز ميهمان را به حداقل برسانيم.
در ادامه اين نشست نيز علي روحي مشكل كمبود بودجه را عنوان كرد و گفت: از مشكلات بي‌شمار تئاتر مشهد، بدهكاري‌هايي است كه ما به جامعه تئاتري داريم كه همين عامل، سبب بي‌اعتمادي آنان به ما شده است.
رئيس انجمن نمايش مشهد تصريح كرد: اميدواريم برگزاري اين طرح سبب شود كه ديگر مشكل كمبود بودجه نداشته باشيم و به‌طور حتم اگر بودجه لازم به دستمان نرسد، اجراي طرح را ادامه نخواهيم داد. 

گزارش تصويري نمايش «به آسمان نگاه كن»

به كارگرداني محمد مهدي خاتمي در تالار قشقايي

http://www.theater.ir/files/photo_report/photo_report13466.jpg

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

http://www.theater.ir/files/photo_report/photo_report13470.jpg

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

http://www.theater.ir/files/photo_report/photo_report13474.jpg

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

http://www.theater.ir/files/photo_report/photo_report13465.jpg

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

http://www.theater.ir/files/photo_report/photo_report13469.jpg

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

http://www.theater.ir/files/photo_report/photo_report13473.jpg

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

http://www.theater.ir/files/photo_report/photo_report13464.jpg

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

http://www.theater.ir/files/photo_report/photo_report13468.jpg

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

http://www.theater.ir/files/photo_report/photo_report13472.jpg

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

http://www.theater.ir/files/photo_report/photo_report13463.jpg

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

http://www.theater.ir/files/photo_report/photo_report13467.jpg

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

http://www.theater.ir/files/photo_report/photo_report13471.jpg

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

http://www.theater.ir/files/photo_report/photo_report13475.jpg

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

http://www.theater.ir/files/photo_report/photo_report13471.jpgعكس‌ها از رضا موسوي

رضا صابري، عضو هیات ارزیابی بخش چشم انداز تئاتر ایران شد


مرحله نهایی انتخاب آثار بخش چشم انداز تئاتر ایران، با حضور دکتر سعید اسدی، دکتر مسعود دلخواه، دکتر اردشیر صالح‌پور، رضا صابری و سید صادق موسوی از فردا شنبه سوم دی ماه در اداره تئاتر آغاز خواهد شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رسمی سی امین جشنواره تئاتر فجر؛ این هیات 42 نمایش متقاضی بخش چشم انداز تئاتر ایران را تا هشتم دی ماه، در اداره برنامه های تئاتر مورد ارزیابی قرار می دهند و در نهایت 12 اثر را برای حضور در جدول نهایی سی امین جشنواره بین المللی تئاتر فجر معرفی خواهند کرد.

سعید اسدی مدیر کمیته انتخاب آثار سی امین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر عنوان کرد: «رویکرد هیات ارزیابی این بخش از جشنواره همانند بخش تجربه‌های نو و نگاه ویژه؛ رویکردی کیفیت گراست و از میان تمامی آثار متقاضی این بخش فقط 12 نمایش برای حضور در جشنواره انتخاب خواهند شد.»

يادآوري مي‌شود سی‌امین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر به دبیری رحمت امینی از تاریخ 5 تا 22 بهمن سال جاری برگزار می‌شود.

اثر عكاس مشهدي  در نمایشگاه سی‌امین جشنواره تئاتر فجر

مرحله انتخاب آثار مسابقه عکس سی امین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر پایان یافت و 60 عکس از 41 عکاس به نمایشگاه این جشنواره راه یافت.

به گزارش دریافتی سایت ایران تئاتر از پایگاه رسمی اطلاع رسانی سی امین  جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر؛ سیف الله صمدیان، مسعود پاکدل و حبیب رضایی داوران مرحله ارزیابی آثار مسابقه عکس تئاتر فجر، از میان 603 اثر از 121 عکاس، رسیده به دبیرخانه جشنواره تئاتر فجر با ارزیابی این آثار 60 عکس از 41 عکاس را برای حضور در نمایشگاه عکس سی امین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر انتخاب کردند و در بين عكاسان نامي كشور، نام سيد مهدي مصباحي، هنرمند مشهدي با  عكسي از نمايش «فواره و عبور» به نويسندگي و كارگرداني جواد اشكذري به چشم مي‌خورد.

بنابراین گزارش، آثار برتر بخش مسابقه عکس در کتاب نفیسی چاپ و همزمان با برگزاری جشنواره رونمایی می‌شود. همچنین زمان بر پایی نمایشگاه 10 تا 22 بهمن‌ماه است و برگزیدگان این بخش نیز همزمان با مراسم اختتامییه جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر معرفی خواهند شد.

گفتني است كه چند ماه پيش نمايشگاه عكس تئاتري از آثار سيد مهدي مصباحي با عنوان «خيال‌هاي دور، قاب‌هاي نزديك» در نگارخانه ميرك برگزار شد كه در مراسم پاياني آن سيامك زمردي مطلق، عكاس برجسته كشور حضور داشت.

اجراهای عمومی تئاتر در سه‏‌ماهه آخر سال

حسين مسگرانی صبح در اواخر همين هفته، در جمع خبرنگاران با توجه به حضور فعالانه تئاتر استان در برنامه‏های تئاتری کشور در 9ماهه گذشته، از فراخوان طرح اجرای عمومی برای سه‏ماهه آخر سال در مشهد خبر داد و گفت: هنرمندانی که آثاری با مضامین «توسعه فرهنگ دینی و تقویت وحدت و همبستگی اسلامی»، «تحکیم بنیان خانواده»، «ترویج و تعمیق فرهنگ ایثار و شهادت» و «مقابله با تهاجم فرهنگی و توجه به فرهنگ بومی، ملی و آئینی» داشته باشند، در این طرح مورد توجه قرار می‏گیرند. فراخوان بهزودی به انجمن های نمایش در شهرستانهای استان ابلاغ خواهد شد و تا پایان سال از نمایشهایی که با این مضامین شکل بگیرند حمایت می‏کنیم.

وی در این بخش از صحبت‏هایش تصریح کرد که این طرح کمک می‏کند تا مردم بیشتر تئاتر ببینند. شاید سال‏های گذشته این طرح را زودتر اجرا می‏کردیم اما عملا جواب نمیگرفتیم، چون تابستان بیشتر گروه‏ها دنبال متن برای اجرا هستند و بعضی هم درگیر جشنواره‏ها هستند، برای همین علی‏رغم تعهدی که برای اجرا به ما دارند، نمایش به مرحله اجرای عمومی نمی‏رسد. جریان تئاتر در استان از شهریور به بعد راه می‏افتد و از آنجا که اجرای تئاتر برای ما یک اصل است، به دنبال این هستیم که با این طرح به اجراهای عمومی توجه ویژه داشته باشیم.

بودجه و کمبود آن، بخش اصلی صحبت معاون هنری اداره‏کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی را به خود اختصاص داده بود. مسگرانی همچنین از طرح ایجاد فضایی به‏عنوان تئاتر شهر در مراکز استانها خبر داد که به واسطه آن در طول سال، مشهد اجرای تئاتر خواهد داشت. بخش دیگر صحبت‏های این مقام مسئول هم به ثبت رسمی 35گروه نمایش استانی در کشور برمی‏گشت. به گفته مسگرانی، 17 گروه از این تعداد، در مشهد حضور دارند که تنها 2 گروه به عنوان حرفه‏ای ثبت شده و مابقی به‏عنوان نیمهحرفه‏ای ثبت شده‏اند.

مهدی صدقی نیز که در این نشست حضور داشت، در توضیح برنامه‏های تئاتری استان گفت: طرح اجراهای عمومی تئاترهای تولید امسال با موضوعات ارزشی، از اواخر دیماه در قالب برنامه‏های شاخص فرهنگی به اجرا در می‏آید که ما پیش‏بینی می‏کنیم 50نمایش در این طرح تولید شده و به اجرا برسند.

سرپرست اداره هنرهای نمایشی استان خراسان رضوی تعداد شهرستان‏های حاضر در این طرح را نیز 17 شهر عنوان کرد و افزود: در این شهر‏ها اجرای عمومی خواهیم داشت و در چند شهر تازهتاسیس استان نیز کارگاه‏های آموزشی برپا می‏کنیم تا انشاءا... در این شهرها نیز شاهد تولید نمایش در آینده نزدیک باشیم.