تعريف بازيگري از زبان «رضا كيانيان»؛
هر كس آگاهانه بازي كند، بازيگر است

«رضا كيانيان»، بازيگر نام آشناي سينما، تئاتر و تلويزيون
که در نشست «بررسي و تحليل تخصصي بازيگري» در آمفي تئاتر دانشكده مهندسي دانشگاه فردوسي
مشهد برگزار شد، حضور داشت، با بيان اينکه بازيگري نمايش است و نمايش يك امر كاملا
ارادي است و چيزي به نام بازي غيرارادي نداريم، اظهار داشت: كسانيكه آگاهانه در برابر
دوربين قرار ميگيرند و نقش بازي ميكنند بازيگر هستند و هر چند كه در حد و اندازهها
و تكنيكهاي بازيگري كاملا با يكديگر تفاوتهاي غيرقابل اغماضي داشته باشند.
وي با اشاره به تفاوتهاي دوره حاضر با دوران قبل ابراز
داشت: امروز با وجود قابليتهاي پيشرفته جستجو در اينترنت قابليت آموختن نيز بالا است
و اين بسيار متفاوت از دوران قبل است كه ما بايد منتظر كساني ميشديم كه مثلا به فرانسه
ميرفتند و در آنجا تئاتري ميديدند و براي ما تعريف ميكردند.
كيانيان تصريح كرد: حدود 80 سال است كه دوران سبك به
پايان رسيده است و اين عادت قرن نوزدهمي كه هر كسي زير پرچمي قرار بگيرد منقرض شده
است، زيرا امروز ديگر سبكي و پرچمي وجود ندارد و هر كسي متناسب با فرديت خود كاري
را انجام ميدهد و منتقدان نوع كار و سبك كار را مشخص ميكنند.
اين بازيگر سينما و تئاتر افزود: اگر بخواهيم معني بازيگري
را دريابيم بايد به تفاوت علم وهنر بپردازيم. در علم هر چه كه بخواهيم پيش برويم بايستي
گذشته را نقض كنيم تا بتوانيم به چيزهاي جديد دست پيدا كنيم ليكن در هنر دقيقا بر عكس
اين مطلب صادق است به اين معني كه در هنر هر چه به اسطورهها يعني سرچشمه هنر نزديكتر
باشيم هنر با ريشهتر و اصيلتر خواهد بود يعني چشم هنر به ذات بشر است و چشم علم به
آينده.
اين هنرمند در ادامه اظهار داشت: بعضي اين دو را با
يكديگر اشتباه ميگيرند و اعتقاد دارند كه در كنار يك اختراع جديد بايستي يك هنر جديد
هم به وجود بيايد ليكن هنر در ذات بشر است و حتي هنر مدرن سينما در واقع همان هنر ذاتي
نمايشي است كه در ذات بشر وجود دارد.
كيانيان در بخش بعدي سخنانش در مورد بازيگري گفت: من
چند سال پيش در پشت جلد كتابم نوشتم بازيگري زندگي نيست، نمايش است و نكته اين جمله
اين است كه هر كس در هر شرايطي كه دارد به صورت خودآگاه نمايش ميدهد بازيگر است و
كسي كه بهترين نقش را هم بازي ميكند به همين صورت.
وي افزود: كسي كه بهترين نقش را بازي مي كند ليكن ميگويد
كه در نقش حل شدم و نفهميدم چه كردم بازيگر نيست.
اين بازيگر سينما خاطرنشان كرد: تمام بازيگران نقش بازي
ميكنند و تمام آنها به صورت ارادي اين كار را انجام ميدهند ليكن برخي اين ويژگيها
را به صورت غريزي انجام ميدهند و برخي به صورت تكنيكي.
وي تصريح كرد: وقتي چنين تحليلي را قبول داريم و به
آن معتقديم به اين نتيجه ميرسيم كه هم "مارلون براندو" بازيگر است و هم
بازيگران فيلمهاي كيارستمي كه به آنها نابازيگر ميگويند زيرا هر دو به صورت ارادي
مشغول بازي كردن فيلم هستند درست مثل نقاشي يك كودك در كنار نقاشيهاي ميكل آنژ كه
هر دو نقاش هستند ليكن مسلما سبك و حد و اندازههاي دو نقاشي قابل مقايسه نيستند حال
اگر نقاشي يك كودك شاهكار هم باشد ارزش اثر ميكل آنژ را ندارد چرا كه خود او هم نميداند
چه كرده است كه قابل تحسين است؟
كيانيان تصريح كرد: به همين دليل است كه خود كيارستمي
به ما ميگويد بازيگر و به آنها ميگويد نابازيگر چرا كه شغل آنها بازيگري نيست ليكن
از اين حيث كه بازي ميكنند بازيگراني هستند در سطح خودشان.