گفت و گو با احسان روحی نویسنده و کارگردان
گفت و گو با احسان روحی نویسنده و کارگردان؛
حال تئاتر مشهد خوب نیست!
سرور هادیان: قدس ویژه خراسان - تئاتر یا نمایش شاخهای از هنرهای نمایشی است که به بازکردن داستانها در برابر مخاطبان یا تماشاگران میپردازد.
تئاتر واژهای است یونانی که در لغت به معنای چیزی که به آن
نگاه میکنند، در فارسی به تئاتر «نمایش» میگویند که در واقع در اصل تعریف دقیق
تئاتر یعنی بیان مشکلات مردم و مسایل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یک جامعه به زبان
نمایش است که جنگ نیز از این قاعده مستثنا نیست. نمایشهای مختلفی بارها به بحث جنگ
پرداخته است، اما امروز اکثر هنرمندان دغدغهشان پرداختن به آثار پس از جنگ است.
نمایش «لبخند بزن هاگ» نیز یکی از آنهاست.
احسان روحی، متولد 1361 در مشهد و مهندس
عمران است، اما از سال 71 با بازیگری وارد عرصه تئاتر شد و در کنار تحصیل و
دانشگاه و زندگی روزمره هیچ گاه از تئاتر دور نمانده است. گفت و گو با او سر تمرین
کار جدیدش انجام شد، زمانی که بچههای گروه مشغول تمرین تئاتر «لبخند بزن هاگ»
بودند.
از بازیگری تا نویسندگی و کارگردانی
* ورود به تئاتر از 10 سالگی به عنوان
بازیگر و حالا پس از گذشت سالها به عنوان نویسنده و کارگردان تئاتر، کمی از این
روند برایمان بگویید.
یا بازی در نمایشهای «دیدار با شقایق»،
«بچههای مسجد»، «بچههای تکه حاجی»، «هیاهوی خیال»، «راز»
و... در سال 71 وارد عرصه تئاتر شدم، اما پس از کسب تجربه احساس کردم در عرصه
نویسندگی و کارگردانی هم میتوانم، حضور پیدا کنم. از این رو ابتدا متون نمایشی
«بچه محل»، «رنگاوارنگ»، «آخر هیچ» را در عرصه تئاتر کودک نوشتم و بعد از آن
نمایشهای «هیاهوی خیال»، «ثانیهها»، «یک قاشق قهوه تلخ»،
«راه رفتن بر روی ابرها»، «رؤیای خیس در حوالی پلکهایت»، «پرسه در حوالی چشمهایت»
و... را نوشته و سپس کارگردانی کردم.
سینما یا تئاتر
*در مقطعی در عرصه سینما هم حضور داشتید
و گویا پس از آن هم در مقطعی کمتر در تئاتر حضور پیدا کردید؟
دورههای داستان نویسی، فیلمنامه نویسی
و فیلمسازی را هم گذراندم و فیلمهای کوتاه «پشت دیوار سکوت»، «به
رنگ خاک» و «یک اتفاق ساده» را نیز ساختم، اما تخصص و علاقه شخصی من تئاتر است. در
واقع دغدغه اصلی من تئاتر است. اما در مقطعی احساس کردم به دلیل شرایط اقتصادی که
در تئاتر وجود دارد، نمیتوان به عنوان یک حرفه به آن نگریست، بنابراین ترجیح دادم
تحصیلاتم را در رشته دیگری ادامه دهم و مهندسی عمران را انتخاب کردم تا مجبور
نباشم برای معیشت در تئاتر کار کنم. تئاتر بخشی از زندگی من است، امیدوارم روزی
شرایطی برای همه اهالی تئاتر فراهم شود که تئاتر بتواند هم دغدغه احساسی و هم
معیشتی آنها را با هم فراهم سازد.
اثرات جنگ بر روابط انسانی
*مشغول تمرین نمایش «لبخند بزن هاگ»
هستید. کمی از این نمایشنامه برایمان بگویید.
این نمایش نوشته مشترک من و هادی پیروی
است.هادی پیروی، کارشناس ادبیات نمایشی است، و بازیگرانی که در این نمایش با ما
همراهند، عباس رثایی، مرجان حسینزاده، امیر احسان امیرپور، علی اسماعیلزاده،
سمیه قائمی، جلال کریمزاده، مهشید شریفی، مهدی بهشتی، مصطفی نظریان، شکوفه
علیزاده، نیلوفر کاظمی هستند.
این نمایش به جنگ از دیدگاه جهان شمولی
آن میپردازد. به فلسفه جنگ و حضور جنگ در زندگیها در برهههای زمانی مختلف آدمها
نگاه میکند. چند برش از بزرگترین جنگهای جهانی است.
تأثیر جنگ که به زندگی آدمها وارد میشود
به اثرگذاری و بر روی روابط آنها بدون آنکه خودشان نقشی داشته باشند، میپردازد.
البته سعی کردهایم که از زبان ایرانی و
بومی بودن غافل نشویم، اما در کنار آن هم به عناصر و مشخصههای نمایشهای کلاسیک
دنیا هم پایبند باشیم.
یک ماه از تمرین ما میگذرد و سعی داریم
اواخر تابستان و اوایل پاییز اجرای عمومی داشته باشیم و برای حضور در جشنواره
استانی هم آماده میشویم.
نه سیاه نه خوب!
* به عنوان یکی از هنرمندان جوان عرصه
تئاتر، وضعیت فعلی تئاتر مشهد را چگونه میبینید؟
وضعیت فعلی تئاتر را سیاه نمیبینم، اما
خیلی خوب هم نمیبینم، چرا که حال تئاتر خوب نیست. نیاز به یک اتفاق جدی که باعث
انگیزه شود، داریم. البته به نظر من نباید همیشه منتظر مسؤولان بود، ما خودمان
چقدر برای تغییر در تئاتر گام برداشتهایم؟ چقدر کنار هم جمع شدهایم؟ هدفمان را
یکی کردهایم که فقط به موفقیت تئاتر شهرمان بیندیشیم نه خودمان!
بهر حال این چیز مهمی است که آدمها
نیستند که میمانند، بلکه آنچه باقی میماند فقط تئاتر است. باید از شخص گرایی در
تئاتر بپرهیزیم. امیدوارم روزی فرا برسد که بچههای تئاتر با هر سابقه و اندیشهای
دور هم جمع شوند و برای موفقیت تئاتر تلاش کنیم.
سخن آخر
* ... و در پایان اگر حرفی باقی مانده؟
تئاتر مشهد حرف برای گفتن ندارد. به نظر
من مشهد پس از تهران قطب دوم تئاتر کشور است. موفقیتهای زیادی از دوستان تئاتری و
اجراهای خوبشان دیدیم که گواه این ادعاست و امیدوارم این روند را در سالهای جدید
بهتر ببینیم.