نگاهي به جشنواره تئاتر دانشجویی منطقه 9 دانشگاه آزاد اسلامی
چرا تئاتر دانشجویی آماتور مانده است؟
نگاهي به جشنواره تئاتر دانشجویی منطقه 9 دانشگاه آزاد اسلامی
مهدي اصل زارع
جشنواره تئاتر دانشجویی منطقه 9 دانشگاه آزاد اسلامی به میزبانی واحد مشهد از روز سه شنبه 15 اسفند ماه آغاز شد و در حالی امروز 20 اسفندماه به پایان می رسد که در مدت 5 روز برگزاری شاهد 16 اجرا بوده است.
به گزارش ایسنا، این جشنواره را میتوان از چند منظر مورد بررسی قرار داد كه در اين مطلب به آنها خواهيم پرداخت.
1. نمایشها؛ مهمترین مولفههای یک اثر نمایشی، نمایشنامه، کارگردانی، بازیگری و طراحی صحنه هستند که هرکدام را به صورت مجزا بررسی خواهيم كرد.
بعضی از گروههای نمایشی سراغ نمایشنامههای قوی و امتحان پسداده ایرانی و خارجی رفته بودند که چند سالی هست در کشورمان چاپ و ترجمه شدهاند، مانند نمایشنامه "پزشک نازنین" که اثر نمایشنامهنویس معروف غربی "نیل سایمون" است و یا نمایشنامه "بیشیر و شکر" که اثر معروف دکتر"حمید امجد" است. این گروهها گرچه خیال خود را از بابت حرفهای بودن نمایشنامه راحت کرده بودند اما از این نکته غافل شدهاند که متون معروفی که به صورت کتاب چاپ شدهاند را بسیاری از مخاطبین واقعی تئاتر مطالعه کردهاند و ممکن است از رغبتشان برای تماشای تئاتر بکاهد.
اما گروههایی نیز با زیرکی نمایشنامههایی را انتخاب کرده بودند که اگرچه معروفیتشان به اندازه نمونههای ذکر شده قبلی نیست اما بسیار حرفهای نگاشته شدهاند مانند نمایشنامه "برجک شماره 37" که "پژمان شاهوردی" آن را به رشته تحریر درآورده و گرچه هیچگاه به صورت کتاب منتشر نشده ولی در هر جشنوارهای که شرکت کرده، افتخاری را نصیب نویسندهاش کرده است. این گروهها شانس اجرا با سالن پرمخاطبتر را داشتند.
علاوه بر گروههای قبلی که به آنها اشاره شد، گروههایی نیز بودند که در انتخاب نمایشنامه ریسک کرده بودند یعنی از متونی که توسط دانشجوها نگاشته شده بود مانند "مورد عجیب آقای اکرمن" استفاده میکردند.
در آثار جشنواره تئاتر دانشجویی با چند نوع کارگردانی مواجه بودیم، گروههایی که کارگردان تنها به عنوان کارگردان انجام وظیفه میکرد و این فرصت را داشت تا تمرکز بیشتری روی اثر نمایشی داشته باشد مانند نمایش "سی اسفند سال کبیسه" به کارگردانی "محمد یحیی آبادی".
گروههایی که کارگردان علاوه بر کارگردانی، نتوانسته بود تب بازیگری را از خود دور کند و سعی کرده بود به هر شکل خود را به نوعی در بازی هم دخیل کند مانند نمایشهای "درستکارترین قاتل دنیا" و "وقتی پیرانا گرسنه میشود".
باید اعتراف کرد در طول چند سالی که همواره مخاطب تئاتر و از نزدیک شاهد اجراهای جشنوارههای مختلف بودهايم، اولین باری است که میبینيم نمایشهایی به صورت گروهی کارگردانی میشود؛ در جشنواره تئاتر دانشجویی امسال در پوستر نمایشهای "پزشک نازنین" و "بیشیر و شکر" در مقابل نام کارگردان، عبارت کارگروهی درج شده بود!
بازیگری تئاتر کار سادهای نیست که هرکسی بتواند از عهده آن برآید، نیاز به تمرینات مداوم، تحلیلهای درست، استعداد ذاتی و... دارد، بر همین اساس جشنواره تئاتر دانشجویی امسال همه نوع بازیگری را به خود دید؛ چه آنهایی که بسیار خوب از پس نقششان برآمده بودند، چه آنهایی که ثابت کردند اگر تلاش بیشتری کنند میتوانند آینده بهتری در تئاتر داشته باشند و چه آنهایی که باید عطا و لقای بازیگری را به تئاتر ببخشند و سراغ سایر گرایشهای تئاتری و یا هنری بروند.
در این جشنواره اگر چه به ندرت طراحی صحنههای متوسطی را شاهد بودیم اما اغلب نمایشها از طراحی صحنه ضعیف رنج میبردند و نمونه مشهود آن نمایش "شهادت خوانی شمعون و شهرزاد" بود که به عبارت دقیقتر اصلا طراحی صحنه نداشت که بخواهد ضعیف باشد. شاید طراح صحنه این نمایش فراموش کرده است که صرف قرار دادن یک مکعبگونه سیاه رنگ که بازیگران از آن به عنوان نیمکت استفاده کنند، مقولهای به نام طراحی صحنه را شکل نمیدهد.
2. تماشاگران؛ آثار نمایشی برای مخاطب تولید میشوند و طبیعتا تمام گروههای نمایشی تمایل دارند در سالنی مملو از تماشاگر اجرا داشته باشند، اما به راستی چه تماشاگری ارزش دارد؟
تماشاگران جشنواره تئاتر دانشجویی امسال مخاطب حرفهای تئاتر نبودند؛ به صدا درآمدن زنگ تلفنهای همراه در هنگام اجراها، ورود و خروجهای مکرر تماشاگران که حتی گاهی سبب از بین رفتن تمرکز عوامل نمایش میشد، پچپچهایی که اکثرا از ردیفهای انتهایی شنیده میشد و ... همه دلایلی برای اثبات حرفهای نبودن مخاطبین جشنواره تئاتر دانشجویی هستند.
3. مکان اجرا؛ جشنواره تئاتر دانشجویی، امسال هم در همان آمفی تئاترهایی برگزار شد که جشنواره سال گذشته برگزار شده بود، اما سوالی که در ذهن هر مخاطب جشنواره نقش میبندد اینست که چرا از سالن دانشکده حقوق استفاده میشود؟
سالنی که به زعم بنده به اشتباه نام آمفی تئاتر بر خود گرفته است؛ ارتفاع بسیار کم صحنه، نداشتن عمق مناسب، کوچک بودن صحنه، عدم رعایت فاصله استاندارد صحنه تا اولین ردیف صندلیها و... همه ثابت کننده غیر استاندارد، غیر اصولی و غیر تئاتری بودن سالنی است که به اشتباه برای اجرای تئاترهای جشنواره انتخاب میشود.
استفاده از سالن دانشکده حقوق در حالی انجام ميگيرد که از آمفی تئاتر دانشکده علوم انسانی که به مراتب مناسبتر برای اجرای تئاتر است، هیچ استفادهای در بخش مسابقه جشنواره نمیشود.
حال اگر بنا به هر دلیلی امکان استفاده از آمفی تئاتر دانشکده علوم انسانی فراهم نیست چرا تدبیری اندیشیده نمیشود که نمایشهایی که از طراحی صحنه استفاده نمیکنند مانند نمایش "شهادتخوانی شمعون و شهرزاد" در سالن دانشکده حقوق و نمایشهایی که نیاز به دیدهشدن صحنه دارند مانند نمایش "برجک شماره 37" در آمفی تئاتر دانشکده فنی مهندسی اجرا بروند؟
از آمفی تئاترها که بگذریم، پرژکتورها نیز در جهت پایین آوردن سطح جشنواره میکوشند. پرژکتورهای آمفی تئاتر دانشکده فنی مهندسی صدای آزاردهنده و نویز شدیدی تولید میکنند که علاوه بر ناراحتی تماشاگران، سبب از بین رفتن تمرکز گروههای نمایشی نیز میشوند.
اگر به جای اینکه مسئولین اجرایی جشنواره این قدر برای عکسبرداری و فیلم برداری از نمایشها سخت گیری کنند، قدری مراقب درهای ورودی و خروجی بودند که بعد از شروع نمایشها کسی وارد یا خارج نشود، بدون شک بازدهی گروههای نمایشی بالاتر میرفت.
داورهای جشنواره اساتید برجسته عرصه تئاتر و هنرمندان شاخصی بودند اما خوب است توجه داشته باشيم که صرف دعوت کردن از این چنین داورانی سبب بالا رفتن کیفیت جشنواره نمیشود بلکه ارتقای کیفی جشنواره و تبدیل شدن تئاتر آماتوری دانشجویی به تئاتر حرفهای در گرو رفع نواقصی است که در بخش های بالا آمده بود
مشهدتئاتر